مهربان چون خورشی
مهربان چون خورشید
نیایش
خداوندا،جویباری اندک آب وسرگردانم ؛مگذاربخشکم ؛یاریام کن تابه
رودی بپیوندم وبه دریا برسم.
خداوندا،چشمهایم همه رامی بیندوتورانه؛چنان کن که تورا تنها تورا
ببینم.
خداوندا،چنان کن که هرجادست روزگار،بندی برپای
کبوتری بسته است،گامهایم شتاب بگیردوگره گشاباشم.
خداوندا،چنان مهربانم کن که چون خورشید،خودبگدازم و
همه درنوروگرمای من بیاسایند.
میوه آدم
ترنم کلمات
درخت آب وآفتاب وخاک رامی خواندتامیوه رابسرایند.میوه
درخت،همه حرفهای درخت است؛ودرخت ،همان میوه است .میوه
شکل فشرده درخت است.
آدم ،نوروعشق ونیکی رامی خواندتامیوه رابسراید؛ومیوه آدم ،دل
اوست ؛دلی که ازخدا سرشاراست،همه هستی آدم است.آدم شکل
فشرده هستی است.هرچه درجهان هست،درآدم هم هست.آدم میوه
هستی؛وهمه هستی درآدم جریان دارد.
خداوندا، جویباری اندک آب و سر گردانم؛ مگذار بخشکم؛ یاریام کن تا به رودی بپیوندم و به دریا برسم.
خداوندا، چشمهایم همه را میبیند و تو را نه؛ چنان کن که تو را تنها تو را ببینم.
خداونداف چنان کن که هر جا دست روزگار، بندی بر پای
کبوتری بسته است، گامهایم شتاب بگیرد و گرهگشا باشم.
خداوندا، چنان مهربانم کن که چون خورشید، خود بگدازم و
همه در نور و گرمای من بیاسایند.
ترنم کلمات
میوۀ آدم
درخت، آب و آفتاب و خاک را میخواند تا میوه را بسراید. میوۀ درخت، همۀ حرفهای درخت است؛ و درخت، همان میوه است. میوه، شکل فشردۀ درخت است.
آدم، نور و عشق و نیکی را میخواند تا میوه را بسراید؛ و میوهۀ آدم، دل اوست؛ دلی که از خدا سرشار است، همۀ هستی آدم است. آدم، میوۀ هستی است؛ و همۀ هستی در آدم جریان دارد.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 149صفحه 27