همیشه کودک
کودکان هر چه قدر که بزرگ شوند
و قد بکشند و در زندگی اجتماعی و
خصوصی خود پیشرفت کنند، باز هم
برای والدین خود کودک به حساب
میآیند و والدینشان همیشه نگران
کودک خود هستند. ممکن است آن
کودکان، خود صاحب کودک شوند
ولی در دیدگاه پدر و مادرشان هیچگاه
بزرگ نمیشوند. بچّهها تصور میکنند
این گونه رفتارهای پدر و مادرها باعث
میشود که آنها در مقابل دیگران
کوچک شوند و احترام خود را از
دست بدهند. به همین دلیل یک روز
تمام شجاعت خود را جمع میکنند
و با غرور خود در مقابل پدر و مادر
میایستند و فریاد اعتراض سر میدهند با این تصور که در نظر دیگران بزرگ شدهاند و اطرافیان و والدینشان متوجه شدهاند که این صدا از دهان یک مرد بیرون میآید نه یک بچّۀ کودک و دست و پا چلفتی! ولی واقعیت چیز دیگری است!
همۀ مردم، خودشان فرزند پدران و
مادرانی هستند که همین احساس را
به آنها دارند.
اتفاقاً رو در رو شدن فرزندان
و والدین است که باعث میشود
شخصیت فرزند در مقابل اطرافیان
نابود شود.
خضوع و خشوع در مقابل پدر و مادر نشانۀ شخصیت و شعور فرزند است. حتی خداوند در آیات قرآن بارها بر این نکته تأکید کرده است.
اشکال کار
اشکال کار را باید در جای دیگری
جستجو کرد. والدین باید توجه
داشته باشند که دلسوزی بیش از
حدّ مادرانه و نگرانی بیش از حدّ
پدرانه سبب میشود که کودک
هرگز نتواند راه درستی برای
آیندهاش پیدا کند و قوّۀ خلّاقۀ او
برای تصمیمگیری در زندگی نابود
میشود. پدرها و مادرها همیشه
نگران زمین خوردن بچّههایشان
هستند به همین دلیل به طور مداوم مراقبت میکنند تا بچّههایشان زمین نخورند غافل از اینکه تا وقتی یک کودک به زمین نخورد، ایستادن و راه رفتن را نخواهد آموخت.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 165صفحه 7