مجله نوجوان 162 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 162 صفحه 19

ولی سردبیر که انگار می­دانست قرار است چه حرفی از دهان مایکل بیرون بیاید محکم و قاطع گفت: نه! نمی­شه! بعد لحنش را کمی ترحم آمیز کرد و ادامه داد: آخه هفته نامة ما که به بیش از یک داستان نویس احتیاجی نداره. اصلاً وقتی آقای جیسون بزرگ، خالق آثاری مثل«قتل در ویلای ساحلی» در هفته نامه باشه که دیگه تو حتی دیده هم نمی­شی. بعد با لحنی پدرانه گفت: البته تو باید از آقای جیسون ممنون باشی که اجازه داده مدّتی به جایش بنویسی. اصلاً اون می­تونست از تو به خاطر جعل اسمش شکایت کنه! بله! بعد فکری کرد و گفت: اصلاً نمی­خواد بری حسابداری! بیا این چک رو بگیر! *** مایکل ناامید و افسرده در خیابان راه می­رفت و به فاجعه­ای که رخ داده بود فکر می­کرد. آن روز را تا شب فکر کرد. فکرهای عجیب و غریب دوره­اش کرده بودند و او نمی­دانست در این میان بهترین کار چیست. همین طور که قدم می­زد دوباره خودش را جلوی در بزرگ هفته نامه دید. نگهبان پیر هفته نامه در مقر فرماندهی خود نشسته بود و داشت کتاب می­خواند. در همین حال چشمش به مایکل افتاد. با تعجب بیرون آمد و پرسید: تو مایکلی؟ اینجا چی کار می­کنی؟ مایکل که خودش هم نمی­دانست آنجا چه کار می­کند، شانه بالا انداخت. پیرمرد مایکل را به درون اتاقک نگهبانی برد و برایش قهوه ریخت. آنها تا صبح حرف زدند. مایکل وقتی از علاقة بیش از حدّ پیرمرد به داستانهای جیسون با خبر شد، راز داستان« قتل در ویلای ساحلی» را برای او تعریف کرد. پیرمرد ابتدا باور نمی­کرد ولی کم کم قانع شد که در چند ماه اخیر، سبک داستان مهیج­تر و متفاوت­تر از داستانهای قبلی شده است. پیرمرد معتقد بود که قتلهای اخیر « دارکمن» هیجان انگیزتر و پیچیده­تر شده است. پیرمرد نگاهی به مایکل وا رفته کرد و ناگهان عصبانی شد و گفت: آخه مرد حسابی! پاشو خودت رو جمع کن! کی باور می­کنه آدم شل و وارفته­ای مثل تو خالق یک قاتل زنجیره­ای باشه؟ مایکل با معصومیت و مظلومیت نگاهی به پیرمرد کرد و گفت: شما کمکم می­کنین؟ چشمان پیرمرد برقی زد و با لحنی مرموز گفت: من نه! ولی « دارکمن» حتماً می­تونه کمکت کنه! *** تلفنهای هفته نامه مرتب زنگ می­خورد. عکاسان و خبرنگاران با سرعت رفت و آمد می­کردند و هر کدام سعی داشتند خبر جدیدی از « دار کمن» قاتل زنجیره­ای داستانهای جیسون پیدا کنند. شایع شده بود که « دارکمن» که همه تصور می­کردند یک شخصیت

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 162صفحه 19