مجله کودک 448 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 448 صفحه 19

اما این قلیان که خاله جان به ننه جون می‏خواست هدیه کند وکلی هم تعریفش را کرده بود، حکایت دیگری داشت. خاله جان اول همه ما را به خانه اش دعوت کرد و یک ناهار حسابی به ما داد و بعد از ناهار با کلی تعریف و تمجید از ننه جون، قلیان را به عنوان هدیه تقدیم ما کرد. یعنی تقدیم ننه جون کرد و ما درست بعد از بلند کردن قلیان فهمیدیم ماجرای مهمانی و ناهار چیست. قلیان آن قدر سنگین بود که وقتی چهار نفری آن را گذاشتیم توی صندوق عقب ماشین آقام، جفت چرخ های آریای آقام پنچر شد. معلوم نبود جنس قلیان از چی بود. از آهن بود، چدن بود، مفرغ بود، فولاد بود... بهرحال، چون آقام اصلاً زاپاس نداشت مجبور شدیم ماشین را با ننه جون و قلیانش تا خانه هل بدهیم و آن قدر خسته شدیم که وقتی قلیان را بلند کردیم ببریم توی خانه، قلیان از دست‏مان رها شد و افتاد روی زمین. همان موقع بود که صدای جیغ ننه جون همه همسایه ها را تا چهار تا خیابان آن طرفتر کشاند جلوی خانه ما و بلافاصله آتش نشانی، اورژانس، پلیس 110 و آمبولانس و پزشکی قاونی از راه رسیدند و ما را بدون این که حرفی بزنیم با خودشان بردند. اما وقتی توی راه به خاطر نفرین های ننه جون تبدیل شدیم به چهار تا الاغ، ما را رها کردند تا دوباره بیاییم خانه. خانه ای که تا یک ماه باغ وحش بود! (ادامه دارد) در طراحی فیات 500، چرخ زاپاس (اضافی)، مخرن بنزین و باتری به جلوی خودرو منتقل شده بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 448صفحه 19