مجله خردسال 42 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 42 صفحه 22

[ بازی ماه و ستاره طاهره ایبد ستاره کوچولو اخم کرده بود و هی بهانه می­گرفت. ماه که مادر ستاره بود به او گفت:«ستاره کوچولو چرا اخم کردی؟»ستاره گفت:« حوصله­ام سررفته.» خانم ماه گفت:«بروبازی کن!» ستاره باز هم اخم کرد و گفت:«من دوست ندارم تنهایی بازی کنم.» خانم ماه گفت:«بیا با من بازی کن. من طناب تو می­شوم، تو مرا بگیر طناب بزن.» ستاره خندید. خانم ماه طناب شد و ستاره دستهای او را گرفت و تند و تند طناب زد. کمی بعد ستاره خسته شد و گفت:«من دیگر نمی­خواهم طناب بازی کنم و باز اخمهایش را توی هم کرد.» خانم ماه گفت:«من تاب می­شوم، تو بیا بنشین توی بغل من و تاب بخور.» ستاره خیلی خوشحال شد. ماه تاب شد و ستاره توی آن نشست، ستاره کوچولو تاب خورد و تاب خورد و باز خسته شد و گفت:«من دیگر نمی­خواهم تاب بازی کنم.» خانم ماه گفت:«خب من قایق می­شوم، تو توی بغل من بشین و توی آسمان پارو بزن.» ستاره کوچولو خندید و پرید توی قایق ماه و توی دریای آسمان پارو زد و پارو زد و پارو زد.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 42صفحه 22