مجله خردسال 45 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 45 صفحه 19

گفت: «اما مرا می­خورد!» اخمی کرد و به گفت: «تو را می­خوری؟» کمی فکر کرد و گفت: «راستش هم خوشگل است هم خوشمزه! اما جان! تو دوست من هستی و ­هم دوست تواست. من دوست تو را نمی­خورم.» خنــدید و به . گفت: «دیدی! او تورا نمی­خورد.» خیالش راحت شد. پیشی خیلی قـوی بود. بـا دست ضربه­ای بـه در قفس زد و آن را باز کرد. به رو به روی خانه نگاه کرد. درخت دیگر پشت میلهها نبود. خندید وگفت: «حالا می توانم پرواز کنم!» گفت: «پروازکن.» گفت: «زودپرواز کن تا تو را نخوردم!» خندد و پر زد و پرزد تا به سبز رسید. هم جست زد و جست زد تا به سبز رسید. اما به طرف ­نرفت. شاید می­ترسید که یک وقت هوس کند و خوشــگل­و خوشمزه را بخورد!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 45صفحه 19