مجله خردسال 54 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 54 صفحه 18

زیرزمین به سلام گفت. به و و هم سلام گفت. پرسید: «پاییز نیامد؟» خندید و گفت: «پاییز در راه است.او را دیدم.» گفت: «از این جــا مـاندن خسته شـدیم. دلمان می­خواهد بیرون بیاییم. » گفت: «و زیر باران راه برویم و بـازی کنیم.» چـرخی زد و رفت وسط آسمان فریاد زد: «وقتی پاییز آمد، ما را خبر کن !» فقط خندید. چند روز بعد، وقتی که و و در خواب بودند، صــدایی شنید. انگــار کسی به پنجره می­کوبید. نگاه کرد. نبود صدا بیشتر و بیشتر شد. خودش را نزدیک پنجره رساند و دانههای باران را دید که به پنجره می­خورند. فریاد زد: «آمد!پاییز آمد!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 54صفحه 18