مجله خردسال 83 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 83 صفحه 18

بچهها به هم نگاه کردند. دلش می­خواست هم بخورد، هم و هم . او هم خیلی دوست داشت. و هم دلشان می­خواست و و و بخورند. اما هر کدام از آنها فقط یک خوراکی داشت. گفت: «ای کاش مادرم برای من، هم می­گذاشت، هم و هم !» گفت: «من هم دلم می خواهد از همه­ی این خوراکیها بخورم. ولی من فقط یک دارم.» گفت: «من هم فقط یک ظرف پر از دارم.» گفت: «یک فکر خوبی کردم!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 83صفحه 18