مجله خردسال 83 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 83 صفحه 8

فرشتهها درخت سیب باغچه­ی پدربزرگ، پر از شکوفه شده بود. به دایی­عباس گفتم: «مرا بغل بگیر تا چند تا شکوفه بچینم.» دایی عباس گفت: «شکوفه را نمی­چینند. شکوفهها مثل بچهها هستند. باید با آنها مهربان بود.» گفتم: «مثل بچهها؟» دایی­عباس گفت: «هر شکوفه­ی این درخت یک روز سیبی سرخ و خوشبو می­شود. امام همیشه می­گفتند که بچهها مثل شکوفههای کوچکی هستند که باید با آنها مهربان بود و از آنها مراقبت کرد.» دایی­عباس مرا بغل گرفت و گفت: «حالا خوب و با دقت به شکوفههای سیب نگاه کن. ببین چه­قدر زیبا و کوچک هستند!» من خندیدم و گفتم: «مثل بچهها!» دایی­عباس گفت: «مثل تو و همه­ی بچهها.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 83صفحه 8