مجله خردسال 93 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 93 صفحه 17

با معرفی شخصیتهای داستان به کودک ازاو بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند آتش جنگل آتش در جنگل کبوتر باران یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز قشنگ تابستان ، در آسمان آبی پرواز می­کرد که در آسمان، سیاه رنگی را دید. درست بالای بود. با خودش گفت:«وقتی بلند می­شود که روش شود و در ، خیلی خطرناک است. باید جلوتر بروم.» پرواز کرد و رفت به طرف ، وقتی به رسید، لابه لای درختها، را دید. کسی آن را روشن کرده بود و بعد هم بدون این که را خاموش کند، از آن جا رفته بود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 93صفحه 17