مجله خردسال 93 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 93 صفحه 19

ابرها در خواب بودند. فریاد زد:«بیدار شوید! بیدار شوید و بیارید. و گرنه همه­ی را می­سوزاند.» ابرها، به صدای چشمهایشان را باز کردند و سیاه را دیدند. بعد همه با هم یکی شدند. قوی و بزرگ و پرزور و به طرف رفتند. ، خسته و سرفه کنان به دنبال آنها رفت. وقتی ابرها به رسیدند، شدند و باریدند. دانه دانه و شرشر. ، سیاه را شست و برد. را خاموش کرد. آسمان آبی شد. درختهای شاد و خوشحال به آسمان نگاه کردند و خندیدند. خسته بود، روی شاخه­ی درختی نشست و به خواب رفت.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 93صفحه 19