مجله خردسال 135 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 135 صفحه 6

باد گفت: «دوست عزیز بس کن! جای من خیلی­خیلی­تنگ شد. اگر همین طوری بخوری، می­ترکی.» بادکنک گفت: «نه جانم! من می­خواهم اندازه ی یک توپ خیلی گنده بشوم.» باد ناراحت شد و گفت: «حالا که این طور است، من دیگر با تو دوست نیستم. می­خواهم بروم. زود دهانت را باز کن!» بادکنک گفت: «نه. نه. نه.» باد گفت: «تو قول دادی که مرا زندانی نکنی.» بادکنک به حرف او گوش نداد. همین­طور باد می­خورد و ذره­ذره بزرگ و بزرگ­تر می­شد. یک دفعه صدای وحشتناکی بلند شد. تق! بادکنک ترکید. باد بازیگوش آزاد شد. نفس راحتی کشید و رفت تا یک هم بازی جدید برای خودش پیدا کند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 135صفحه 6