مجله خردسال 385 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 385 صفحه 20

سنجاقک پروانه قورباغه زنبور کرم بزرگ و قوی یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ کس نبود. کنار یک مرداب زیبا، زندگی میکرد. خیلی بازیگوش بود و تا میتوانست، حشرههای کوچک مرداب را اذیت میکرد. او وقتی را میدید. زبانش را بیرون میآورد تا را بگیرد. بعد به طرف جست میزد تا او را بگیرد. وقتی را میدید که روی برگ نشسته است، با دست آنقدر برگ را تکان میداد تا بیفتد روی زمین! یک روز و و زیر یک گل نشسته بودند و دور از چشم با هم حرف میزدند. گفت:«خوش به حال او خیلی قوی است.» گفت:« ، خیلی هم بزرگ است.» ناگهان صدای غش غش خندهای به گوش رسید. این صدای خندهی بود که روی گل نشسته بود. گفت:«به

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 385صفحه 20