
پرسید: «کجا میروید؟»
گفت: «من و میخواهیم برای عید، یک سفرهی هفت سین درست کنیم.»
با خوشحالی گفت: «من هم میآیم.»
و و رفتند و رفتند تا به رسیدند.
وقتی آنها را دید پرسید: «کجا میروید؟»
گفت: «ما میخواهیم یک سفرهی هفتسین درست کنیم. عید نزدیک است.»
با خوش حالی گفت: «به به! عید! من سفرهی هفتسین را خیلی دوست دارم. من هم با شما میآیم.»
و و و ، رفتند و رفتند تا به رسیدند.
وقتی آنها را دید پرسید: «کجا میروید؟»
گفت: «میرویم برای عید، سفرهی هفت سین درست کنیم.»
گفت: «من هم با شما میآیم.»
و و و و ، رفتند و رفتند تا به رودخانه رسیدند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 126صفحه 18