مجله خردسال 253 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 253 صفحه 22

مادرمن... مادر من معلم مدرسه است. او به کلاس اولی­ها، خواندن و نوشتن یاد می­دهد. مادرم هرروز صبح مرا پیش مادر بزرگم می­گذارد و خودش به مدرسه می­رود. من خیلی دلم می­خواهد به مدرسه بروم و خواندن و نوشتن یاد بگیرم، اما مادرم می­گوید: «تو هنوز کوچک هستی، باید بزرگ­تر شوی بعد به مدرسه بروی.» مادر بزرگ هر روز قد مرا اندازه می­گیرد. من و مادربزرگم منتظر هستیم تا من بزرگ شوم و بتوانم به مدرسه بروم.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 253صفحه 22