مجله خردسال 315 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 315 صفحه 6

و گفت:« صبح بخیر!» گنجشک بال هایش را باز کرد که پرواز کند، اما گربه با پنجه هایش بال او را گرفت. گنجشک از ترس چشم هایش را بست تا دندان های تیز گربه را نبیند ... ناگهان یک قطره آب افتاد روی نوکش. بعد قطره ای دیگر و قطره هایی دیگر ... گربه خیس شد و میو میو کرد و پا به فرار گذاشت. گنجشک به بالای سرش را نگاه کرد و درخت را دید که در باد تکان می خورد. درخت آخرین قطره هایی را که از شب بارانی روی شاخ و برگش مانده بود. بر سر گربه ریخت تا گنجشک دوباره بتواند پرواز کند. و گنجشک پرواز کرد، چون درخت دوست او بود.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 315صفحه 6