فرشته ها
مادرم قرآن را روی میز گذاشت. گفتم: میخواهم آن را ببینم. مادرم گفت: اول دست و صورتت را با آب و صابون بشوی تا تمیز و خوشبو شوی. گفتم: چرا؟
مادرم گفت: خدا بچههای تمیز را خیلی دوست دارد. من دست و صورتم را شستم و بعد قرآن را برداشتم. قرآن خوشبو بود و بوی یاس میداد. من میدانم خدا بوی یاس را دوست دارد.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 01صفحه 7