محمود پور وهاب
کوه زیبا
کوکو، کوکو-در کوهی
قمری انشایش را خواند
-قل قل، قل قل- یک چشمه
شعر زیبایش را خواند
بع بع، بع بع یک بره
با دره ها حرفی زد
-هی هی ، هی هی- یک چوپان
با بره ها حرفی زد
بد بد،بدبد- بلدرچین
در بوته ای پنهان شد
باد آمد- ها ها، ها ها-
گل از حرفش خندان شد.
پر های خود را می شست
در آب جویی، قویی
بر سبزه ها پیدا بود
ردپای آهویی
بر شاخه ی انجیری
بلبل زد - چه چه،چه چه-
یک بره در آب افتاد
کبکی زد- قه قه، قه قه-
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 443صفحه 10