غار غار!
داستان
سوم
کلاغ پیر میخواست،
کلاغهای دیگر را نصیحت کند.
گفت: «غار غار! غار غار!»
کلاغ جوان میخواست بگوید
که حرف کلاغ پیر را فهمیده است
گفت: «غار غار! غار غار!»
همۀ کلاغها حرف کلاغ
پیر را تأیید کردند و گفتند:
«غار غار! غار غار!»
جوجه کلاغی به مادرش
گفت: «همه که میگویند غار غار! پس
حرف کلاغ پیر با بقیه چه فرقی دارد؟»
مامان کلاغه یک نوک کوچولو به سر
جوجه کلاغه زد و گفت: «بیادب نباش!
غار غار کلاغ پیر یعنی غار غار! ولی غارغار
بقیه کلاغها یعنی غار غار! حالا فهمیدی؟»
جوجه کلاغ برای این که یک نوک
دیگر توی سرش نخورد، گفت: «غارغار!».¢
مجلات دوست کودکانمجله کودک 18صفحه 8