مجله کودک 80 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 80 صفحه 23

آیا مادر گوش بچّه­ها را می­بُرَد؟ پیش بینی وضع آب و هوا تظاهرات دوم، درست زمانی آغاز شد که پدر خانواده، خسته از سرکار به خانه برمی­گشت. البته این بار، پلاکاردی هم در دست بچّه­ها بود که روی آن، این شعار کوبنده را نوشته بودند: «بدون مانتو و کفش دیگر نمی­زنیم حرف!» وقتی که آقای پدر در بدو ورود به خانه با سیل جمعیت معترض! در مقابل آشپزخانه روبرو شد، با تعجب به مادر نگاه کرد. امّا وقتی که خندۀ مادر را دید، خیلی خونسرد به طرف اتاقش راه افتاد. بچّه­ها با دیدن­این بی­تفاوتی، نزدیک بود منفجر بشوند،امّا خودشان را کنترل کردند. زیرا قول داده بودند تظاهرات آرام و بی­سر و صدایی داشته باشند. در این هنگام، مادر برای اولین بار رو به جمعیت کرد و با لحن هشدار دهنده­ای گفت: «دست از این مسخره­بازی­ها بردارین، مگه نمی­بینین که پدرتون خسته­س؟ بهتره بساطتونو جمع کنین و برین توی اتاق خودتون تظاهرات راه بیندازین!» امّا بچّة­ها، که از اولین واکنش سران خانواده، خوشحال به نظر می­رسیدند، به تحصّن خود ادامه دادند. مادر ادامه داد: «لااقل از سر راه کنار بروید، می­خواهم از آشپزخانه خارج شوم!» باز هم بچّه­ها ترتیب اثر ندادند. این بار مادر، با خونسردی تمام دست به اقدامی زد که باور کردنی نیست. حتّی طاقت شنیدنش را هم ندارید! از شما چه پنهان،زبان خود من هم بند آمده (که این برای یک طوطی اصلاً خوب نیست.) در ضمن، چون جای روزنامه دیواری این شماره تمام شده، مجبورم ادامه گزارش را در شمارۀ بعد بنویسم. فقط این را بگویم که مادر، در مقابل چشم­های ترسان جمعیت،به طرف جا ظرفی رفت و یک کارد تیز برداشت! بعد هم یک سینی ... در این لحظه، بچّه­ها دو دستی گوش­هایشان را در دست گرفتند. به دلیل تحصّن جمعیت زیادی از اهالی خانه، امروز ادارۀ هواشناسی هم تعطیل بود. امّا با اقدام خشونت­آمیزی که مادر خانواده انجام داد (به دست گرفتن کارد تیز آشپزخانه) پیش­بینی می­کنیـم که به جای باران، شاهد وقایع خونینی باشیم، مثل بریده شدن گوش بچّه­ها! هفته بعد، حتماً این صفحه را بخوانید

مجلات دوست کودکانمجله کودک 80صفحه 23