مجله کودک 104 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 104 صفحه 6

گزارش دوست اینجا بد نیست، امّا... به مناسبت بیستم مهرماه، روز اسکان معلولان و سالمندان پیشانی چینخوردةمادربزرگ، آرام بر مُهر روی سجّاده فرود میآید و بعد دستان مهربانش را به طرف خدا دراز میکند. میپرسم: «وقتی که دعا میکنید، از خدا چه چیزی میخواهید؟» مادربزرگ بعد از لبخندی و کمی مکث، میگوید: «آخر و عاقبت به خیری!» میپرسم: «آخر و عاقبت بخیری یعنی چه؟» پاسخ میدهد: «یعنی این که خدا کاری کند که روزهای آخر بندهاش به تنهایی و غربت نگذرد، و بعد هم خدا و بندگانش از او راضی باشند و بعد از رفتنش به نیکی از او یاد کنند.» اینجا آسایشگاه سالمندان است. جایی که در آنجا تعداد زیادی از پدربزرگها و مادربزرگها در کنار هم زندگی میکنند. ابتدا به سراغ یکی از پدربزرگهای ساکن در آسایشگاه میروم و سر صحبت را با ایشان باز میکنم. آقای «عبدالعظیم نکوهی» سرهنگ بازنشسته ارتش و 72 ساله است. این پدربزرگ مهربان که صاحب دو نوه نیز هست، میگوید: «حدود دو سال پیش، تنها پسرم به همراه عروس و نوههایم برای ادامةتحصیل به خارج از ایران سفر کردهاند. من هم که بعد از آنها کسی را نداشتم، به خواست خودم به آسایشگاه آمدم تا لااقل سالهای پیری را به تنهایی نگذرانم و در کنار سایر همسنّ و سالهایم باشم.» آقای نکوهی ادامه میدهد: «معمولاً ما پدربزرگها و مادربزرگها، هر کسی را میخواهیم دعا کنیم، به او میگوییم که «الهی پیر شوی» امّا راستش را بخواهید، در میان ما کمتر کسی پیدا میشود که آرزو نداشته باشد دوباره جوان شود و از پیری فاصله بگیرد. به خاطر همین اکثر اوقات ما در اینجا به مرور خاطرههای دوران کودکی و جوانی سپری میشود. ما از هر فرصتی استفاده میکنیم تا از روزهای گذشته برای هم تعریف کنیم.» میپرسم: «از دوران کودکیتان چیزی به خاطر دارید؟» آقای نکوهی پاسخ میدهد: «مگر میشود دوران کودکی را فراموش کرد؟ من دوران کودکیام را در یکی از روستاهایتبریز سپری کردم. آن روزها ما برخلاف بچّههای این روزگار که روز و شب خودشان را در آپارتمان تنگ سپری میکنند، اکثر اوقاتمان را در دل طبیعت زیبای کوهستانهای آذربایجان میگذراندیم. به جای بازیهای کامپیوتری یا تماشای برنامههای تلویزیون هم تنها دلخوشیمان، ورزشها و بازیهای محلّی بود و بس. همینها خودشان خاطرههایی هستند که

مجلات دوست کودکانمجله کودک 104صفحه 6