مجله کودک 118 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 118 صفحه 23

از زبان دوست *.... منکه با شاه ارتباطی ندارم، لذا شفاهاً پیام می دهم که مملکت در معرض خطر است. به اقای عَلَم [نخست وزیر شاه] امر کند که به خواسته های ملت توجه کند یا به کنار برود... اگر می خواهد لجاجت کند، بداند که چند نفر معدود نمی توانند با یک ملت لحاجت کنند. *... چرا باید شاه مملکت این قدر از ملت جدا باشد که وقتی پیشنهادی می دهد با بی اعتنای و عکس العمل منفی مردم مواجه گردد. شاه مملکت باید جوری باشد که وقتی پیشنهادی می دهد، درخواستی می کند، ملت با جان و دل درانجام آن بکوشند، نه آن که با آن به مقابله برخیزند. *... شاه دوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ شاه دوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام... *... اگر مخالف نمی بود [شاه]، قرآن را آتش نمی زد. وقتی که رئیس سازمان امنیت... و رئیس شهربانی... دستور دهند قرآن را آتش بزنید و [کتاب] دعا را لگدکوب کنند... آیا اینها مخالف با دین مقدس اسلام نیستند؟ بالاخره روزی حساب اینها را خواهیم رسید. اگر زنده ماندم، می دانم با اینها چه معامله ای بکنم... تمام اینها تقصیر شاه مملکت است که نمی تواند مملکت داری کند. حق هم دارد نتواند مملکت داری کند؛ چون سلطنتش غصبی است... شاه می خواهد مثل پدرش [رضا شاه] بی دینی را رواج دهد... *...آقا! من به شما نصیحت می کنم؛ ای آقای شاه؛ ای جناب شاه؛ من به تو نصیحت می کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند...

مجلات دوست کودکانمجله کودک 118صفحه 23