مجله کودک 140 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 140 صفحه 12

سحر تو دلش می­گفت: وای ببین نازنین چه گاو نازی آورده . چه قشنگه. حالا همه هدیه­هایشان را داده بودند و .... شیرین: پس سحر چی؟ سحر که هنوز کادویش را نداده. زود باش دیگه سحر. سیما: خود سحر مثل یه کادوئه. همین قدر که آمده برایم بزرگترین هدیه است. نگین: اون چی چیه پشتت قایم کردی؟ سحر: من هدیه­ام رو بعدا می­دم. نگار: زود باش خودتو لوس نکن. سحر: بفرمایید سیما جان قابلی نداره. تولدت مبارک. سیما: ممنونم سحر جان دستت درد نکنه . زحمت کشیدی. بچه­ها با تعجب به هدیه سحر نگاه می­کردند اول کمی ساکت شدند ولی بعد شروع کردند به پچ و پچ کردن. شیرین: بچه­ها بچه­ها فکر کنم مداده. سحر مداد کادو آورده. نگار: مداد؟ مداد؟ بعدش بچه­ها شروع کردند به خندیدن. سحر آرزو می­کرد کاش زمین الان دهان باز کنه و منو بخوره. سیما: ساکت . به چی می­خندیدن؟ هر کی الکی بخنده با من دوست نیست. خجالت نمی­کشین....؟ حرف­های سیما به سحر جرات می­داد. سحر: تازه شم. این همان مدادی که مدرسه بهم جایزه داده بود. چون خودم خیلی دوستش داشتم آوردمش برای سیما. سیما: سحر جان خیلی ممنون که آمدی. دیر کرده بودی نگرانت شده بودم. داشتم می­امدم دنبالت. از هدیه­ات ممنونم از کجا می­دانستی مدادم تمام شده و می­خوام یکی بخرم؟ یک ساعت بعد مهمانی تمام شده بود و بچه­ها رفته بودند..... مانده بود سیما و سحر و یک عالمه دوستی. سیما: دلم نمی­یاد با هدیه­ات چیزی بنویسم . می­خوام تا آخر عمرم نگهش دارم. تولید اولین خودروی ب ام و اولین خودروی ساخت ب ام و به نام دیکسی در نمایشگاه خودرو و موتور برلین در سال 1928به نمایش گذاشته شد. به این ترتیب ب ام و در کنار تولید موتورسیکلت، به ساخت خودرو نیز پرداخت.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 140صفحه 12