مجله کودک 144 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 144 صفحه 15

متقاضیان این حرکت انسان دوستانه استقبال می­کنند.» پس از گفتگو با مدیر روابط عمومی سازمان انتقال خون، به سالن اهدا کنندگان می­رویم تا با تعدادی از اهدا کنندگان خون گفتگو کنیم. آقای«قربانی» چهل و سه ساله است. او همراه دختر ده ساله­اش «ندا» برای اهدا خون به سازمان انتقال خون آمده است. آقای قربانی می­گوید: « من معمولاً سالی یک یا دو بار برای اهدای خون به صورت داوطلبانه به یکی از واحدهای سیّار یا مراکز انتقال خون می­آیم تا در یک حرکت کاملاً انسانی و پرثواب سهیم باشیم.» می­پرسم: دختر خانمتان را چرا با خود به اینجا آورده­اید؟ آقای قربانی پس از خنده­ای پدرانه می­گوید: «بهتر است از خودش بپرسید.» «ندا قربانی» دختر آقای قربانی می­گوید:« گروه خونی من o+ است، یعنی گروهی که خون آنها به تمام گروههای خونی سازگار است. به خاطر همین ، من همیشه دوست داشتم مثل پدرم لااقل سالی یک­بار خون خودم را به بیماران و کسانی که احتیاج دارند، هدیه کنم. امّا به خاطر این که هنوز هفده ساله نشده­ام، کسی از من خون نمی­گیرد. من هم هر وقت که بابا برای اهدای خون به اینجا می­آید، با او می­آیم تا لااقل در ثواب این کار با پدرم شریک شوم.» در جنگ دوم جهانی، توسط هواپیما برای حمل و نقل و استفاده سربازان، تعدادی اسکوتر کوچک با چتر نجات ارسال شد. این وسیله در انتقال سربازان و پیام­های آنان در فاصله­های کوتاه جبهه به کار می­رفت.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 144صفحه 15