مجله کودک 156 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 156 صفحه 9

اما وروجک نمی دانست چکار کند و احتیاج به کمک داشت . پاتریک مجبور بود در همه درس ها به او کمک کند . هر وقت وروجک کتاب او را می خواند می گفت : معنی این کلمه را نمی فهمم . یک فرهنگ لغت بیاور... نه ،آن را هجی کن تا بفهمم . وقتی نوبت درس ریاضی شد ، پاتریک باز هم بد شانسی آورد . وروجک فریاد زد : جدول ضرب چیست ؟ جمع و تفریق و ضرب و تقسیم یعنی چه ؟ بیا اینجا و مرا راهنمایی کن. او از درس تاریخ هم چیزی سر در نیاورد و با عصبانیت گفت : چند تا کتاب از کتابخانه بیاور . کمک کن تا آنها را مطالعه کنم . وروجک واقعا دردسر ساز شده بود و پاتریک بیشتر از هر وقت تلاش می کرد به او کمک کند . شب ها بیدار می ماند و آنقدر خسته می شد که با چشم های پف کرده به مدرسه می رفت . بالاخره روز آخر مدرسه فرا رسید و وروجک اجازه داشت برود . دیگر مشقی نمانده بود . بنابراین او یواشکی از در پشتی فرار کرد . نمرات پاتریک 20 شد و تمام همکلاسی هایش شگفت زده شدند . معلمش لبخند زد و او را تحسین کرد . والدین او متعجب شده بودند . پاتریک الگوی تمام بچه ها شده بود . او حالا اتاقش را مرتب می کرد ،خنده رو بود و بی ادبی نمی کرد . انگار به کلی عوض شده بود . می دانید ، پاتریک هنوز فکر می کند همان وروجک مشق های او را نوشته است ، اما بگذارید رازی را به شما بگویم . بین خودمان بماند ، ولی پاتریک خود همه آن را انجام داده بود . فلامینگو برای غذا خوردن ، منقار خود را در آب فرو می کند .و شروع به بالا کشیدن آب می کند . در انتهای گلو ، ماهی های ریز به دام می افتند و فلامینگو آنها را می بلعد .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 156صفحه 9