مجله کودک 157 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 157 صفحه 8

یک فرشته به زمین آمد نویسنده : عباس قدیر محسنی فرشتۀ کوچک، تنها و غمگین بود و گریه می کرد. چون بالهایش را از او گرفته بودند و او را فرستاده بودند روی زمین. فرشتۀ کوچک امروز صبح خواب مانده بود و برگهای درختها را رنگ نزده بود و حالا همۀ برگها سیاه بودند، هم رنگ شب. فرشتۀ کوچک راه افتاد تا برگهای درختها را رنگ بزند. یکی را رنگ زد، دو تا رنگ زد، سه تا را، چهارتا را، پنج تا، شش تا، هفت تا ... اما درختها زیاد بودند و برگها هم زیادتر. فرشتۀ کوچک دوستانش را صدا زد تا به او کمک کنند. دوستانش هم به زمین آمدند و شروع کردند به رنگ زدن برگها، اما رنگها همه سبز نبود. برگها به سرعت نارنجی، زرد و قرمز می شدند و کم کم رنگ همۀ برگها عوض شد. فرشته این بار باد را صدا زد تا همۀ رنگها را پاک کند. باد هوهو کرد و با قدرت به درختها وزید و برگها یکی یکی از درختها جدا شدند و به زمین افتادند. فرشتۀ کوچک از ابرها کمک خواست. ابرها باریدند و درختها را خیس کردند و برگها را با خود بردند. بعد هم گلوله های سفید و سردی را روی درختها ریختند تا درختها بدون برگها تنها نباشند. فرشتۀ کوچک دوبارده غمگین شد و باز هم گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد. تا اینکه خورشید به کمکش آمد. اول همۀ گلوله های سفید را آب کرد و بعد روی همۀ درختها برگهایی سبز و کوچک و قشنگ به وجود آورد و آخر سر به فرشتۀ کوچک دو بال لطیف و زیبا بخشید تا دوباره بال بزند و به آسمان برود و صبح زود قبل از اینکه همه بیدار شوند، همه جا را با کمک فرشته ها رنگ بزند و از رنگ سیاه شب پاک کند. فرشتۀ کوچک هم قول داد که دیگر خوابش نبرد، اما هنوز هم گاهی وقتها خوابش می برد و ... به نوزادان تازه متولد شده قو، در علم پرنده شناسی، « سیگ نیت » گفته می شود. این نوزادان تا مدتی بر پشت پدر یا مادر خود سوار می شوند و آنها، نوزادان را حرکت می دهند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 157صفحه 8