مجله کودک 157 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 157 صفحه 9

« قورباغه و لک لک » ترجمه : ع دانا روزی یک قورباغه و یک لک لک بر سر این که کدام قشنگتر و زیباتر هستند، با هم صحبت می کردند. لک لک با غرور گفت : - من خیلی از تو قشنگترم ! نگاه کن چه پاهای خوبی دارم ! قورباغه گفت : - اما من چهار تا پا دارم، در حالی که تو فقط دو تا پا داری ! لک لک جواب داد : - بله، درست است که من فقط دوتا پا دارم. ولی پاهای من خیلی بلندتر از پاهای توست ! قورباغه گفت : - ولی تو هیچوقت نمی توانی مثل من آواز بخوانی. لک لک گفت : - باشد ! ولی در عوض من می توانم پرواز کنم و تو نمی توانی ! قورباغه جواب داد : - تو بلدی پرواز کنی. ولی هیچوقت نمی توانی زیر آب شیرجه بروی ! لک لک گفت : - شیرجه زدن به چه درد می خورد ؟ من یک منقار بزرگ دارم. قورباغه گفت : - په ! منقار به چه درد می خورد ؟ لک لک با ناراحتی گفت : - چی ؟ منقار به چه درد می خورد ؟ صبر کن، الآن نشانت می دهم ! این را گفت و با منقارش قورباغه را گرفت و در یک چشم به هم زدن آن را خورد ! از همانجا ضرب المثلی درست شد که در بین خیلی از مردم معروف است. این مثل می گوید : « برای لک لک، خوردن قورباغه راحت تر از بحث کردن با اوست ! » « قو سیاه » مخصوص کشور استرالیا است. زوج این قو مانند سایر انواع قو، علاقه زیادی به حفظ خانواده خود، حمل و نقل بچه ها و آموزش کودکان خود در زمینه شنا و پرواز دارند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 157صفحه 9