مجله کودک 159 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 159 صفحه 10

هستی : « چه حرفی می زنی ها . خودت که میدونی عزیز پاش درد می کنه و نمی تونه بیاد بالا . تازه اگر هم بخواد بیاد سه ساعت طول می کشه تا برسه بالا . آخه چقدر باید سختی بکشم ؟ چرا من این همه سختی دارم ؟ چقدر من بدبختم . » سپیده : ؟« این چه حرفیه که می زنی ؟ چیزی نشده که . اصلا . اصلا می خوای یه چیزی رو بدونی ؟ گوشت رو بیار جلو ... » - : « هستی ، تا مامان بزرگت میاد در رو باز کنه بگو ببینم سپیده چی می گفت ؟» - هستی : « ا ، زرنگی ؟ اگه می خواست شما بفهمین که توی گوشم نمی گفت . خب بلند بلند می گفت تا همه بفهمن . » آفرین بر هستی و بر رازداریش . اما از آنجا که خوانندگان باید در جریان قصه قرار بگیرند ، بدینوسیله به اطلاع می رساند که سپیده ( یواشکی ) : « به کسی نگی ها ، اما بابا و مامان من هم گاهی ، یه کم با هم دعواشون میشه ، اما بعدا دوباره خوب میشن . » مامان بزرگ : « خوش آمدی ، این همه سروصدا چیه ؟ » هستی : « نمی دونم سر چی جرو بحث شان شده . همش داد و بیداد می کنن . قرص سر درد دارین ؟ برای مامان می خوام . سرش داره از دست بابا می ترکه . فکر کنم سر بابا هم الان منفجر بشه ... سپیده رو بگو که میگه اینا شیرینی زندگیه ! » مامان بزرگ : « بیا یه دقیقه بشین بغلم ببینم گنجشکم . ببین قلبش چه جوری تالاپ تالاپ می کنه . و ببینم چکار می تونیم بکنیم و یه تصمیم عاقلانه بگیریم . منظور سپیده هم این بوده که اینها نمک زندگیه . نمک شوری که آخرش شیرینه . انشا الله که شیرینه ! تلفن داره زنگ میزنه . بریم تو ببینسم کیه ؟» مامان بزرگ : « آره دخترم ، اینجاست ، پیش منه ، نگران نباش ، آمده قرض بگیره ، شرمنده ، ندارم ، الان می رم و می خرم . بالا چه خبره ؟ » مامان : « قرص نمی خوام . هستی را همانجا نگه دارین تا من تکلیفم را با این حضرت آقا روشن کنم . » بعد عقل هامونو ریختیم رو هم تا اینکه یه فکر کر به کله من رسید . در سال های 1955 به بعد . اتفاق تازه ای برای تام افتاد . در طراحی ها و رنگ آمیزی ، رنگ پوست تام تیره تر رنگ آمیزی شد و خطوط اطراف بدن او نیز ضخیم تر طراحی شد . در این صحنه که از فیلم « آن مادرم است » برداشته شده ، چنین تغییری دیده می شود .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 159صفحه 10