مجله کودک 194 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 194 صفحه 5

یک خاطره ، هزار پند خانم دباغ که در پاریس از نزدیکان حضرت امام بود. نقل می کنند : به یاد دارم روزی در پاریس یکی از نوه های کوچک امام به راهرو خانه آمد و یک لنگه کفش برداشت و گفت که می خواهد امام را بزند ! من من دنبال او دویدم تا لنگه کفش را بگیرم ولی او در اتاق امام را باز کرد و داخل شد . به داخل اتاق رفتم تا او را بگیرم . اما حضرت امام دستشان را بلند کردند و به من فهماندند که کاری با بچه نداشته باشم . بچه ، سه ، چهار بار با کفش به حضرت امام زد. اما امام او را بغل کردند و بوسیدند و گفتند : با با جون ! اگه من به شما می گویم که به این کاغذها دست نزنی به این خاطر است که اینها مال مردم است و من باید این کاغذها را بخوانم و جواب بدم و اگر پاره شوند، پیش خدا مسئولم. آن بچه نیز ، لنگه کفش را همانجا گذاشت و از اتاق بیرون رفت . امام در اوج مسئولیت های سنگین و مهمی که بر عهده داشتند ، نکات ظریف تربیتی و خانوادگی را نیز از یاد نمی بردند. نام اسب : میسوری ویژگی های کلی : در گذشته اسب پرسرعت نواحی میسوری آمریکا بوده است. این اسب قدرت تعلیم و گرفتن فرمان با صدا و گفتار انسان را داراست. اندازه بدنی آن متوسط است. رنگ : بلوطی رنگ ، مشکی ، به صورت مخلوط دورنگ هم گاهی دیده شده است. موارد استفاده : سوارکاری تفریحی - نمایش اسب در سیرک ها - مسابقات استقامتی اسب ها

مجلات دوست کودکانمجله کودک 194صفحه 5