مجله کودک 194 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 194 صفحه 18

قصه های قهرمانی ملاقات بر سر چاه ( قسمت دوم) محمد علی دهقانی لشگر قریش آمد و آمد تا به نزدیک بدر رسید. سران لشگر از روی تپه ای ، اردوی مسلمانان را زیر نظر گرفتند و تعداد انها را خیلی کم تخمین زدند . با این حال ، چیزی از ترس و نگرانی شان کم نشد و از میان خودشان مردی به نام « عمیربن وحب» را مامور کردند تا برود گشتی در اطراف اردوی مسلمان ها بزند و ببیند چند نفرند و چه چیزهایی با خودشان دارند. عمیر ، یک دسته سوار برداشت و تا می توانست خودش را به سپاه کوچک پیامبر نزدیک کرد و از چند طرف آنها را زیر نظر گرفت و نیروی آن سپاه کوچک را تخمین زد وبه سرعت پیش یاران خود برگشت. عمیر ، در حالی که از آۀنچه با چشمهای خودش دیده ، نگران بود ، رو به سران قریش کرد و گفت : « یاران محمد چیزی در حدود سیصد نفرند ، اما بسیار قوی و نیرومند هستند و با عزم و تصمیم خودشان را برای جنگی سخت آماده کرده اند. پناه آنان ، شمشیرهاشان است و پشت به دشمن نمی کنند ، تا بکشند یا کشته شوندو کشته نمی شوند مگر آنکه به تعداد خود از افراد دشمن بکشند. همه جنبه های این کار خوب بسنجید و هوشیار باشید که جنگ با مسلمانان کاری اسان نخواهد بود.» حرفهای عمیر ، ترس و نگرانی مشرکان را بیشتر کرد و انها را به فکر فرو برد . مردی به نام « حکیم بن حزام » ، چون این حرفها را شنید ، رو به عتبه کرد و از او خواست تا دست از جنگ بردارد. نام اسب : فِل ویژگی های کلی : اسب فِل کوچکتر از اسب دالِس است. اسبی ظریف است اما شکننده نیست . فل اسبی آرام با چشمانی هوشمند است. رنگ : بیشتر به رنگ سیاه دیده شده است. اما رنگ خرمایی تیره آن نیز وجود دارد . علامت سفیدی بر بدن ندارد. گاهی یک ستاره کوچک روی پیشانی دیده می شود . موارد استفاده : اسب سواری آرام و طولانی مدت. سوار کاری کودکان

مجلات دوست کودکانمجله کودک 194صفحه 18