مجله کودک 197 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 197 صفحه 19

و بعد از چند ماه انتظار و نقشههای جنگی زیرکانه، سرانجام موفق شد به داخل قلعه نفوذ کند و حسین بن عبدالله را دستگیر کند. به این ترتیب، هرات به تصرف یعقوب لیث درآمد. سپهسالار * خراسان، که ابراهیم بن الیاس بود، وقتی خبر حمله و پیروز یعقوب را شنید، سخت خشمگین شد و با سپاهی بزرگ به جنگ او رفت. در شهر کوچکی به نام «پوشنگ» که نزدیک هرات بود، این دو سپاه با هم درگیر شدند. افراد سپاه ابراهیم خیلی بیشتر از سپاه یعقوب بودند، ولی هیچکدام شجاعت، دلیری و بیباکی مردان سیستان را نداشتند و با کُشتهها و تلفات سنگین، از میدان جنگ فرار کردند و شکست سختی خوردند. ابراهیم، که از نیروی عجیب جنگی یعقوب و یارانش به وحشت افتاده بود، با سرعت هرچه تمامتر به طرف مرکز خراسان اسب تاخت و خودش را به قصر محمد بن طاهر، فرمانروای کل خراسان رساند. فرمانروای خراسان در آن روز، کسی بود که مستقیم از طرف خلیفة عباسی انتخاب میشد و بر سراسر خراسان آن روز، قسمتی از افغانستان و تمام رزمین سیستان حکومت میکرد. البته از موقعی که یعقوب در سیستان به قدرت رسیده بود، خودش را مستقل میدانست و خط و فرمان حاکم خراسان را نمیخواندئ. ابراهیم، با شتاب وارد قصر شد و همین که از اسب پیاده شد، در حالی که ترس و اضطراب از چهرهاش میبارید، کاسهای آب نوشید و رو به نمایندة خلیفه کرد و گفت: «سرورم! با این مرد، یعقوب؛ هرگز نمیتوان جنگید! او سپاهی هولناک دارد که از کشتن و خون ریختن هیچ ترسی در دل ندارند و پشت به میدان نمیکنند و بدون کمترین ترس و احتیاط میجنگند. مثل این است که از مادر برای جنگیدن زاده شدهاند و جز شمشیر زدن هیچ کاری ندارند! به نظر من بهتر است با او از در صلح و آشتی وارد شوید و به نرمی و مهربانی رفتار کنید و اگر لازم باشد، امتیازی هم به اون بدهید، تا از شرّ او و مردانش ایمن و آسودهخاطر باشیم...» ادامه دارد * سپهسالار: فرماندة سپاه، سپهبُد ¡ نمای پشت اگزوز موتور به صورت مرکزی کار گذاشته شده است. چراغها با سیستم LED کار میکنند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 197صفحه 19