
یک خاطره، هزار پند
هوش امام عجیب بود. میتوانستند با نگاه کردن به فرد، طرف مقابل را بشناسند. هرچند ایشان معمولاً سر را پایین
میانداختند و نگاه رو دررو نمیکردند؛ اما اگر نگاه میکردند، همان یک نظر کافی بود تا طرف را بشناسند. زمانی که امام در عراق بودند، دولت ایران، ماموری را در لباس روحانی وارد دفتر امام کرده بود تا اطلاعات دفتر امام را به سازمان امنیت ایران (ساواک) انتقال دهد. دو-سه سال بعد از آمدن این فرد به دفتر امام در عراق، روزی، یکی از دوستان امام به ایشان پنهانی میگوید:« فلانی مامور شاه است.» امام از او میپرسند: چند وقت است این را میدانی؟ او میگوید:«چند روزی است که متوجه شده ام.» امام میگویند: من همان روز ورودش متوجه شده ام؛ اما چیزی نگفتم. چون اگر این برود، کس دیگری را میفرستند. ما که به این عادت کرده ایم و میدانیم که خبر میبرد، پس بگذار باشد.
o مسلسل سنگین 1907
طول اسلحه یک متر و شصت سانتی متر است. وزن اسلحه زیاد است و به حدود 20 کیلوگرم میرسد. سازنده اصلی این سلاح امپراتوری اتریش- مجارستان است. اما به سرعت مدل های دیگر این مسلسل در کشورهای اروپایی دیگر ساخته شد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 208صفحه 5