مجله کودک 270 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 270 صفحه 13

و تشکر کردم و چک را دوباره به او برگرداندم تا خودش هرطور صلاح می­داند عمل کند. چرا که اگر من مبلغی روی آن می­نوشتم شاید پرداخت آن در توانش نبود. در آن سالها فشار مالی زیادی داشتیم و به مردم مدیون بودیم و باید آنها را پرداخت می­کردیم. * چند سال با او زندگی مشترک داشتید؟ 48 سال * یک خاطره از این دوران برایمان تعریف کنید .خاطره که بسیار زیاد و فراوان دارم. 48 سال با هم زندگی مشترک داشتیم و در طول این مدت برای هم مثل یک رفیق بودیم. یکبار هم در طی این مدت با هم جر و بحث نداشتیم و حرفمان نشد. اما حالا که می­گویید خاطره، بگذارید یکی از آن با نمک­هایش را برایتان بگویم. من یک شب مهمان دعوت کرده بودم. تعداد مهمانان هم زیاد بود، حدود 50 نفر. از چند روز قبل هم به یمینی سفارش می­کردم که یادت نرود، در این شب ما مهمان داریم. با اینکه بارها به او گوشزد کرده بودم با این حال یادش رفت. نمی­دانم رفته بود به شورای کتاب کودک و یا کجا؟ مهمان­ها آمدند و هرچه نشستند یمینی نیامد. مدام هم از من می­پرسیدند آقای یمینی کجاست پس؟ من هم به شوخی به آنها می­گفتم وقتی که فهمید شماها قرار است بیایید ناراحت شد و قهر کرد و رفت! می­گفتند کجاست تا برویم سراغش و بیاوریمش و من هم می­گفتم لازم نیست، زحمت نکشید، جایی ندارد که برود خودش برمی­گردد. بعد از مدتی که یمینی آمد جا خورد،تازه یادش آمد. همه می­خندیدند و دست می­زدند. یمینی از همه مهمانان عذر خواهی کرد و از آنهاخواست تا میانجیگری­کنند و به­من­بگویندکه بعد از مهمانی او را دعوا نکنم و از او دلخور نباشم. * بعد از مهمانی، شما دعوایش کردید یا نه؟ ابداً، هیچ دلخوری هم از او نداشتم. در طول زندگی مشترکمان از این اتفاق­ها زیاد می­افتاد. مثلاً او همیشه سالگرد ازدواجمان را فراموش می­کرد و من همیشه به یادش می­آوردم. غرق در کارهایش بود. توی اتاقش پر از کتاب و کاغذ بود. در همه جا، خانه، کوچه و خیابان شعر می­گفت و آنها را روی کاغذ پاره­های جیبش می­نوشت. گاهی نیمه­شبها از خواب بلند می­شد و سه چهار خط می­نوشت و دوباره می­گرفت می­خوابید، بعداً روی آن نوشته­ها کار می­کرد. جیب­هایش، همیشه پر از تکه کاغذهای کوچکی بود که روی آنها چیزی نوشته بود. نام توپ: مونتان 75 میلی­متری چرخشی کشور سازنده: آلمان وزن: 750 کیلوگرم سرعت حرکت گلوله:476 متر برثانیه حداکثر برد: 9150 متر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 270صفحه 13