مجله کودک 300 صفحه 10

قصه های کله گنجشکی فرهاد حسن زاده بستنی قیفی جادویی قورباغه دوستان زیادی داشت دوستانی که دوستشان می داشت دوستانی که دوستش داشتند . قورباغه یک روز چیز عجیبی پیدا کرد چیزی شبیه یک بستنی قیفی که دم درازی داشت . چشم های گنده ی قورباغه تا به تا شد از تعجب ! آن چیز عجیب را برداشت .و گفت : "این آدم های مشنگ ، چه چیزها که نمی سازند ." ناگهان برق از کله ی قورباغه پرید . وقتی می گفت :"این آدم های مشنگ چه چیزها که نمی سازند !" صدایش چند برابر شده بود ! قورباغه با شیطنت جلوی بستنی قیفی قورقور کرد .صدای هم قورقورش از برکه گذشت و درجنگل پیچید . باز هم قورقور باز هم قورقور کیف کرد از کیفیت صدایش . روزهای بعد ، قورباغه ترانه ها خواند ترانه ی ابوعطا ، ترانه ی کار خطا ، ترانه ی . . . . بعد از آن دیگر نه کسی صدای وزش نسیم را شنید نه پچ پچ برگ ها را و روزهای بعد قورباغه شده بود معروف ترین خواننده (از نظر خودش) و تنهاترین موجود روی زمین . پرتو مادون قرمز ، نوعی انرژی گرمایی است که با چشم معمولی به صورت پرتوهای قرمز رنگ دیده می شود . بااین پرتو می توان مقدار سرما و گرمای اجسام را تعیین کرد . عکسی که می بینید توسط دوربین مادون قرمز گرفته شده است . نقاط