مجله کودک 306 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 306 صفحه 18

قسمت دوم "ماجراهای من و نی نی" کبری بابایی خوش به حال نی نی هر کس به خانه ی ما می آید . برای او یک هدیه ی خوب می آورد . کمدش پر شده از اسباب بازی های قشنگ ، من هر چی به مامان می گویم چند تا از آنها را بده من بازی کنم ، می گوید : "اینها مال نی نی است یک وقت خراب می شود .تو که خودت یک عالمه اسباب بازی داری !" اما من یک عالمه اسباب بازی خودم را نمی خواهم . من اسباب بازی های نی نی را می خواهم ! امروز وقتی رفتم توی اتاق نی نی ، دیدم روی کمدش ، پشت چمدانها ، یک آدم آهنی بزرگ است از آنها که چشمهای چراغی دارند و راه می ورند وبا تفنگ شلیک می کنند . هر چه فکر کردم یادم نیامد این را چه کسی برای نی نی آورده . دلم می خواست با آدم آهنی بازی کنم . پایم را لبه ی کشو گذاشتم و از کمد بابا رفتم . دستم را دراز کردم تا آن را بردارم . اما دستم خورد به آدم آهنی وآدم آهنی چپه شد واز روی کمد افتاد زمی و تفنگش شکست . کله اش نوعی جاندار تک سلولی به نام "آمیب" وجود دارد که دارای پاهای دروغین است این پاها هر چند وقت یکبار تغییر حالت می دهند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 306صفحه 18