از همان ابتدا تصمیم ام به کار در زمینه کودک بود .از دردسرهای عکاسی از کودکان آشنا بودم و شاهد بودم که وقتی کودکی را برای گرفتن عکس به آتلیه می آورند چه دشواری هایی به همراه دارد . کودکان در آن زمان از حضور در یک محیط تاریک وحشت زده می شدند و عکاس ها هم چندان رغبتی به گرفتن عکس از کودکان نشان نمی دادند . دوست داشتم این مشکل را حل کنم . درست است که از همان ابتدا در ظهور ، چاپ و . . . تسلط پیدا می کردم ، اما من مدت زیادی تنها رتوش کرده بودم . به سختی شروع به کار کردم و چقدر هم با عشق . تا صبح عکس های تمرینی می گرفتم و ظاهر و چاپ می کردم ،انواع داروهای عکاسی را مورد آزمایش قرار می دادم و خلاصه اینکه شبانه روز کار و تلاش و تمرین می کردم و همه اینها به خاطر این بود که می خواستم عکسی تهیه کنم آنطور که دلم می خواهد . حالا دانش و تجربه کافی را اندوخته بودم و می توانستم تنها به کار مورد علاقه ام یعنی عکاسی از کودکان بپردازم . البته کار ساده ای نبود . خیلی ها مشتری ما شده بودند و بالاخره انتظار داشتند . وقتی مراجعه می کردند نمی توانستم به آنها « نه » بگویم . اما بالاخره یک روز این کار را کردم و گفتم که از این ساعت به بعد دیگر عکس بزرگسالان را نمی گیرم ، و این حدود چهل سال پیش بود ، کمی هم بیشتر ، و البته تا به امروز . . . ادامه دارد . . .
هوش می باشند . اندازه ی بعضی از اختاپوس ها تا 9 متر اندازه گیری شده است . اختاپوس بر خلاف ظاهر ترسناک و داستان هایی که درباره ی آنها وجود دارد ، جاندارانی وحشی و خونریز نیستند .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 309صفحه 13