مجله کودک 309 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 309 صفحه 34

با ملایمت گفت : خرس بزرگ ولی این زمین بیرون از جنگل است . خرس گفت : زمینهای بیرون جنگل هم مال من است ! کشاورز پیر گفت : من سالهاست روی این زمین کار می کنم . زندگی خودم و زن و هفت تا دخترم از درآمد همین زمین می گذرد . خرس گفت : من این چیزها سرم نمی شود . اصلاً راستش را بخواهی من باید تو را بخورم . چون تو بی اجازه ی من وارد زمین هایم شده ای . خرس خواست به طرف کشاورز پیر حمله کند . اما پیرمرد گفت : یک راه بهتر . . . ! اصلا چطور است با هم قراری بگذایم ؟ - چه قراری ؟ - اینکه با کمک هم این زمین را بکاریم . بعد که چیزهایی را که کاشته ایم رسید ، آن را با هم قسمت می کنیم . - خوب چی می خواهی بکاری ؟ - تُرُب ! وقتی هم رسید ، ساقه و برگهایش مال تو ، ریشه اش مال من . چطور است ؟ خرس گفت : قبول دارم . پیرمرد گفت : پس بیا کمکم کن زمین را آماده کنیم . خرس گفت : من حالا کاری دارم . باید بروم .تو شروع کن من بعد می آیم کمکت . پیرمرد به ناچار قبول کرد . خرس به داخل جنگل رفت . پیرمرد مشغول سوزاندن علفهای خشک زمین شد . اما کار تمام شد و خرس نیامد . روز بعدف پیر مرد گاوآهنش را آورد . اما هر چه منتظر ماند تا خرس به کمکش بیاید ، بی فایده بود . به ناچار ، تنهایی مشغول شخم زدن زمین شد . شتر مرغ سرعت زیادی در دویدن دارد . این پرنده می تواند با سرعت 50 تا 70 کیلومتر در ساعت بدود .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 309صفحه 34