مجله کودک 309 صفحه 33
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 309 صفحه 33

کشاورز پیر و خرس قهوه ای باز نوشته : رضا رهگذر پیرمرد روستایی ، کنار یک جنگل ، تکه زمینی داشت . او هر بار دراین زمین چیزی می کاشت . وقتی محصولش می رسید ، آن را به بازار می برد و می فروخت . زندگی پیرمرد و خانواده اش از این راه می گذشت . یک سال بهار ، پیرمرد به سراغ زمینش رفت . او می خواست آن را آماده ی کاشتن کند . اما در همین وقت یک خرس بزرگ قهوه ای از جنگل بیرون آمد . خرس یکراست به طرف کشاورز پیر رفت و گفت : آهای پیرمرد ، اینجا چیکار می کنی ؟ کشاورز پیر خیلی ترسید . گفت : هیچ چیز ! من یک کشاورزم . می خواهم توی زمینم تُرُب بکارم . خرس گفت : کی گفته این زمین مال تو است ! مگر نمی دانی که این جنگل مال من است . هیچ کس حق ندارد بدون اجازه وارد جنگل من شود ! پیرمرد از این حرف خرس خیلی عصبانی شد . اما شترمرغ ماده ، جوجه های خود را در اطراف خود نگهداری می کند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 309صفحه 33