مجله کودک 324 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 324 صفحه 9

که به سوی شما آمده ام . از شما می خواهم دست از بت پرستی بردارید ، تا به خوشبختی برسید ! » مردی خارکن پرسید : « از بت پرستی دست برداریم ، چگونه ؟ » پیرزنی که عصایی دراز در دست داشت با صدای نازکش فریاد زد : « یعنی می گویی ما خدایانِ عزیزمان را نپرستیم ، وای بر تو ، چه گناه بزرگی ! » فرمانده سربازان حاکم که در میان مردم پنهان شده بود جلو آمد و با عصابنیت گفت : « از تو انتظار نداشتیم ، دیگر حرفی نزن هود ! » هود دست بر نداشت . فرمانده گفت : « او کافر شده ، باید او را بکشیم . » هود فریاد زد « از خداوند بخواهید که برای شما باران رحمتش را فرو بفرستد و گناه هایتان را ببخشد . » عده ای از مردم جواب دادند : « تو بی عقل شده ای هود ، خودت را خسته نکن ، ما از بت هایمان دست بر نمی داریم . » هود آه کشید و گفت : « وای بر شما ، روز عذاب خدا نزدیک است . . . . » بت پرست ها به سوی او حمله کردند . بعد با مشت و لگد او را کتک زدند . جوانی جنگجو گلویِ او را فشار داد . صورت هود سیاه شد و بر زمین افتاد . جوان با خوشحالی گفت : « من او را کشتم . هود مُرد . » بت پرست ها از ترس عقب عقب رفتند . سپس همگی شان به خانه های خود فرار کردند . اما هود بیهوش بود . حالا هیچ کس در کنارش نبود . یک شبانه روز گذشت ، تا آن که به هوش آمد . تنش رنجور و داغ بود . او وقتی چشم باز کرد گفت : « خدایا به آن چه که تو به من دستور داده ای ، انجام دادم . اما تو دیدی که آن ها چه رفتاری با من داشتند ! » ابرهای گل کلم مانند (پنبه ای شکل) « کومولوس » نام دارند که معمولاً در ارتفاع 3 کیلومتری بالای سطح زمین تشکیل می شوند .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 324صفحه 9