مجله کودک 338 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 338 صفحه 8

قصه­ی پیامبران (حضرت ابراهیم(ع)- قسمت آخر) میهمانِ گرسنه مجید ملامحمدی پیرمرد غریب دست بر شکم خود گذاشت. دائم قار و قور می-کرد. گرسنه بود. خیلی زیاد! یک مرد راهِ خانه­ی ابراهیم (ع) را نشانش داد. - ته آن باغ، سرایِ ابراهیم است. او در مهمان­نوازی زبانزد است. هر روز هم مهمان دارد. پیرمرد به درِ خانه­ی ابراهیم آمد. در زد. ابراهیم بیرون آمد و سلام کرد. سلام بر تو ای مرد مهمان دوست، من غریبم و گرسنه، آیا غذایم می­دهی؟ ابراهیم با خوشحالی گفت: «آری، به خانه­ی من خوش آمدی.» پیرمرد خواست به خانه­ی او برود که شنید ابراهیم می­گوید: «آیا تو خداپرست هستی، خدای آسمان­ها و زمین...؟» پیرمرد ایستاد و جواب داد: «نه... من یک آتش پرست هستم.» چشم­های ابراهیم، خالی از شوق شد. به طرف خانه برگشت و گفت: «نه، خانه­ی من فقط برای خداپرستان باز است.» پیرمرد غمگین شد و بازگشت. حالا هم گرسنه بود هم غمگین. او راهِ بیابانِ بیرون شهر را در پیش گرفت. وقتی ابراهیم به خانه آمد، جبرئیل- فرشته­ی بزرگ آسمان­ها- از سوی خدا برای او پیام تازه­ای آورد: - ای ابراهیم، ما نود سال روزی و غذایِ آن بنده­مان را دادیم، اما تو به او یک وعده غذا ندادی، آن هم به خاطر این­که ما را نمی­پرستد! دل ابراهیم پر از درد شد. برخاست و با اضطراب از خانه بیرون آمد. پیر مرد نبود. به این­سو و آن­سو خیره شد. به بازارِ سرِ راه رفت. اثری از او ندید . به یکی از دکان­دارها گفت: «آیا پیرمردی را ندیدی که غریب بود و تنها...؟!» نام جنگنده: ساب ویگن JA 37 کشور سازنده: سوئد تیپ: جنگنده یک نفره موتور: ولوو حداکثر سرعت: 2124 کیلومتر بر ساعت تجهیزات: - یک اسلحه «اورلیکون» - موشک­های هوا به هوا- حمل بمب و راکت

مجلات دوست کودکانمجله کودک 338صفحه 8