مجله کودک 357 صفحه 35
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 357 صفحه 35

«او که پدر ندارد... اگر به او شیر دهیم، چه چیزی به ما می­رسد؟» هر بار که دایه­ها دست رد به سینة آمنه می­زدند،آمنه احساس بیهودگی می­کرد. حس می­کرد دست به کاری زده است که هیچ نتیجه­ای ندارد. اشک در چشمانش حلقه می­زد و بغض راه گلویش را می­بست. دایه­ها رفته رفته شهر را ترک می­کردند و هر کدام نوزادی را از خانواده­های ثروتمند با خود می­بردند. در میان دایه­ها دایه­ای بود به نام حلیمة سعدیه. حلیمه به دنبال دایه­ها، آخر از همه به مکه رسید؛ چون سوار بر چارپایی لاغر و ضعیف بود که به سختی راه می­رفت. او که با شوهر و نوزاد شیرخوارش به مکه آمده بود، بینوایی از ظاهرش پیدا بود. نوزاد لاغر و ضعیفش یک بند گریه می­کرد. شوهرش، حارث هم بر ماده شتر پیر و لاغری سوار بود که شیرش خشکیده بود. حلیمه در همة مکه گشت تا او هم شیرخواره­ای از ثروتمندان نصیبش شود، اما هیچ کس حاضر نشد نوزاد خود را به آنها دهد. حلیمه به خانه آمد و شوهرش که دست او را خالی از نوزاد دید، سخت دلتنگ شد. در آن روزها در قبیلةآنها قحطی پیدا شده بود و برای گذران زندگی همگی واقعاً به شیرخواره­ای احتیاج داشتند تا از غذایی که خانواده­اش می­فرستند، خود را سیر کنند... بخشی از رمان زندگانی پیامبر (ص) بود که خواندید. این جلد از داستان به بهای 1300 تومان توسط نشر «به نشر» چاپ شده است که می­توانید با تهیةهمةجلدهای داستان به مجموعه کاملی از زندگانی پیامبر (ص) دست پیدا کنید. «نیکولاس آنلکا»، 29 ساله، دارنده ی پیراهن شماره 39،نوک حمله. او قبلاً در تیم بولتون بازی می­کرد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 357صفحه 35