مجله کودک 405 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 405 صفحه 5

مبهوت مانده بود که چه بگوید و برای چه کسی بگوید . اولین کسی که لب به سخن گشود ، آقای هاشیم رفسنجانی بود . او گفت : «آقا! کسالتی ایجاد شده است؟ » حصرت امام با قاطعیت جواب دادند: خیر، وقت نماز است. من ناخود اگاه به ساعتم نگاه کردم . افق تهران را از پیش میدانستم و می توانم بگویم که ساعت و وقت بلند شدن امام برای نماز ، با افق تهران دقیقه ای تفاوت نداشت. این برخورد امام در ما حال و وضع عجیبی را به وجود آورد . ایشان به طرف سجاده ای که پهن بود ، رفتند . ما از ایشان پرسیدیم : «اجازه میدهید در محضرتان نماز بخوانیم؟» ایشان فرمودند : « مخالفتی ندارم.» بعد ، همه ما به سرعت آماده شدیم و با حضرت امام نماز را اقامه کردیم. Ÿ موضع تمبر : ساختمان تجاری سنگاپور Ÿ قیمت : 4 واحد Ÿ سال انتشار: 1963

مجلات دوست کودکانمجله کودک 405صفحه 5