مجله کودک 405 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 405 صفحه 17

مرد در میان حاضران نشیت و امام به پاسخگویی به پرسشها ادامه دادند تا آن که جلسه به پایان رسید و همه رفتند : حالا فقط مرد مسافر باقی مانده بود ویکی از یاران امام رضا (ع) آنان هنوز نشسته بودند . امام برخاستند و به اتاقی دیگر رفتند. پس از لحظاتی در را نیمه باز کردند و دست مبارکشان را از لای در بیرون آوردند . در دستشان کیسه ای بود. بی آن که چهره شان دیده شود فرمودند: «مرد خراسانی کجاست؟» مرد گفت : « حاضرم» فرمودند : « این دویست اشرفی را بگیر و هزینه سفر خود کن و به سلامت به شهر ودیار خود باز گرد. د رفکر پس دادن این پول نباش . حالا برو تا نه من تو را ببینم ونه تو مرا.» یکی از یاران پیامبر که شاهد این ماجرا بود رو به امام کرد و گفت: «فدایت شوم . بخششی بزرگ بود. چرا روی مبارکتان را از او پوشاندید؟» امام رضا (ع) فرمودند : «می ترسیدم که هنگام گرفتن پول خواری و شرمندگی را درچهره اش ببینم. آیا نشنیده ای که پیامبر گرامی فرموده است: کسی که پنهان به دیگران نیکی میکند ، عملش برابر با هفتاد حج است؟» دوست ، هشتم آبان سالروز ولادت حضرت امام رضا (ع) را به همه ی دوستداران امامان بزرگوار (ع) تبریک عرض مینماید. Ÿ موضع تمبر : حیات وحش مالزی Ÿ قیمت : 2 واحد Ÿ سال انتشار: 1985

مجلات دوست کودکانمجله کودک 405صفحه 17