مجله کودک 462 صفحه 15

یکدفعه شروع کرد به خندیدن. او آرام و بیصدا میخندید. امّا پادشاه که از دور این صحنه را تماشا میکرد، خندهی او را دید و خیلی تعجب کرد. به جلاّد اشاره کرد که: «دست نگاه دار!» جلاّد، شمشیرش را پایین آورد. پادشاه جلو رفت و از مرد جوان پرسید: «برای چه خندیدی؟ با این حال و وضعی که تو داری، جای خنده هم هست؟!» مرد جوان گفت: «ای پادشاه بزرگ! خندهی من از روی شادی و خوشحالی نیست. بلکه به کار و رفتارِِ این روزگار میخندم! همهی اُمید و تکیهگاهِ بچّهها، پدر و مادرها هستند. ناز و نیاز و خواهش خودشان را پیش پدر و مادر میبرند و به داشتنِ آنها افتخار میکنند. قاضی، اُمید و پناهگاهِ مردم ستمدیده است و برای شکایت و دادخواهی پیش او میروند و انتظار دارند که به حقّ حکم کند و ناحقِّ را محکوم کند. پادشاه هم حافظ و نگهبان ملّت است و باید از تمام مردم سرزمین خود حمایت و پشتیبانی کند و آنها را پناه مِهر و عدالتِ خود بگیرد. امّا من امروز دیدم که پدر و مادرم در مقابل مقداری پول و طلا، من را فروختند و از جان و زندگیام گذشتند! قاضی که باید به حقّ و عدالت حکم کند، و جلوی ستمکار را بگیرد، خودش ستم کرد و به ناحقّ حکم به کشتن من داد، در حالی که میدانست من بیگناهم و به کسی ستم نکردهام. پادشاه هم که باید حافظ و پاسبان ملّت باشد، و ونوس یکی از داغترین سیارات منظومه شمسی است. دمای سطح سیاره بیش از 470 درجه سانتیگراد است. علت گرمای زیاد این سیاره وجود کربن دیاکسید در جو ونوس است. این ماده مانند شیشه یک گلخانه، انرژی گرمایی خورشید را که به سیاره تابیده است، به دام میاندازد و نمیگذارد گرما بازتابش شود. به این نوع گرمشدن، گرمشدن براثر «پدیده گلخانهای» میگویند.