مجله کودک 462 صفحه 39

وای وای، مواظب باش، چکار می­کنی؟ خیلی کج شده. داره پشت و رو می­شه، داره سقوط می­کنه. اوه اوه ... خیلی نزدیک زمین شدی. داره می­خوره به اون خونه­ها، الانه که سقوط کنیم. شایدم منفجر بشیم. وای خدا، خدایا کمک کن، اوج بگیر بابا ...)) بابا: (( هولم نکن بچه، خب نمیشه، چکار کنم؟ دستت رو بکش کنار ببینم.)) از خوشحالی­های احسان که بگذریم باید بگوییم میزان حرص­هایی که او بر سر این برنامه ... می­خورد بسیار زیاد است. گویا تخصص بابا در زمینه خلبانی پشتک وارو زدن و سقوط آزاد است. هر بار که بابا هواپیمایی را به زمین می­کوبد دست احسان هم به پیشانی­اش کوبیده می­شود.)) احسان: (( ای وای ... )) و بالاخره اتفاقی افتاد که نباید می­افتاد. احسان: (( اِ اِ، چه کار می­کنی؟)) مامان: (( کامپوتر دیگه تعطیل. دیگه تعطیل تا تابستون.)) احسان: (( حالا نمی­شه ...)) مامان: (( نه، نه نمی­شه. حرفش رو هم نزن.)) احسان: (( تو رو خدا.)) مامان: (( چونه بی چونه، بیست روز تمومه فکر و ذکرتون شده هواپیما ...)) بابا: (( تقصیر تو شدها، اگه این­قدر سر و صدا نمی­کردی الان این اتفاق نیفتاده بود و داشتیم پروازمون رو می­کردیم، تازه داشتیم قلق­اش رو کشف می­کردیم­ها.)) احسان: (( تقصیر من؟ واقعاً که، شما که ماشاالله اجازه نمی­دادین که منم بتونم یه ذره پرواز کنم...)) فاطمه: (( خلبانان محترم خسته نباشین، چایی آوردم تا خستگی تون در بره، تقصیر هم با هر دوتونه، خب مامان راست می­گه دیگه، اما عیبی نداره ... اگه قول بدین پسرهای خوبی باشین مامان رو یه جوری راضی می­کنم، به شرطی که این دفعه شورش رو در نیارید. خب رعایت کنین دیگه. هرشل تصمیم داشت سیاره اورانوس را به نام جرج سوم پادشاه انگلستان «جرج» نامگذاری کند، اما به طور اتفاقی آن را اورانوس نامید. هرشل همچنین اولین کسی است که کهکشان راه شیری را مشاهده و نامگذاری کرده است.