مجله کودک 502 صفحه 12

این مشتری میرود و چند لحظه بعد یک مشتری دیگری روبهرویم است. Õ مجله و روزنامه چقدر میخوانی؟ زیاد نمیخوانم. علاقهام به موضوعات ورزشی است و اگر زمانی بخواهم یکی از نشریات را ورق بزنم یکی از ورزشیهای آن را انتخاب میکنم. Õ در گرمای تابستان و سرمای زمستان چه میکنید؟ حالا به آن یکی گوشه دیگر دکهام نگاه کنید، کولر دارم. زمستان هم از بخاری برقی برای گرم کردن فضای اینجا استفاده میکنم. Õ قسمتی از دکه شما در پیادهرو، قسمتی از آن روی جوی آب، و بخشی از آن هم در خیابان است. با این همه سروصدای مداوم خیابان چکار میکنید؟ مگر سروصدای اینجا زیاد است؟ Õ بله، سروصدا که در اینجا سرسامآور است. مرا اذیت نمیکند. به قول شما شاید به آن هم عادت کردهام. Õ برق و تلویزیون و کولر و بخاری برقی که دارید، چی ندارید؟ آهااااا، لولهکشی آب که ندارید، برای تأمین آب مصرفیتان چکار میکنید؟ آهاااا، اینجاست که اگر قبل از ورود به این دکه خوب دقت میکردید سه تا دبه سفید دم در میدیدید. آب داخل آنها نیاز مرا برای خوردن آب، دم کردن چای، شستن دستها و مواردی مثل این تأمین میکند. هر وقت هم که آب داخل آنها تمام شود از یکی از همسایهها اجازه میگیرم تا برای پر کردن مجددشان از لولههای آب آنها استفاده کنم. Õ آهاااا، اگر دستشوییتان بگیرد چکار میکنید؟ اینجا که دیگر با هیچ ترفندی نمیتوانید چیزی شبیه به دستشویی داشته باشید. نه دیگر. این مواقع به یکی از کاسبهای همسایهام میگویم حواساش به دکه من باشد تا بروم خودم را به یک دستشویی برسانم و سریع در آسمان نیست. ستاره گفت بله، من و دوستانم به دنبال او هستیم. مسافر گفت یک هفتهای است که شب و روز در رسیدن به مقصدم راه میپیمایم، شبها با استفاده از نور ماه و جهت ستارهها را هم ادامه میدهم تا اینکه به اینجا