مجله کودک 516 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 516 صفحه 34

نخلها را تمیز میکرد. مرد با چشمهایی گِرد شده به علی پسر حسین خیره شده بود. دوستش پرسید: «چه شده؟ چرا چنین تعجب کردهای؟!» مرد در جواب گفت: «آن مرد را میشناسی؟ میدانی چه کسی است؟ اصل و نصبش را میدانی؟» مرد با خونسردی گفت: «نه، نمیشناسم. وقتی کاروان ما از مدینه میگذشت، او با ما همراه شد. خودش گفت که مشتاق است به زائران خدمت بیفایده هستی، در حالی که من درخت بسیار مفیدی هستم و در ساختنِ خانهها و ساختمانها از چوب محکم من استفاده میکنند.» درخت تمشک جنگلی خندهی تلخی کرد و

مجلات دوست کودکانمجله کودک 516صفحه 34