وی با اشاره به اهداف و آرمان های انقلاب با تاکید بر اینکه حضرت امام از جمله رهبرانی نبود که قدرت را برای خود قدرت بخواهد و بعد از به قدرت رسیدن وعده های داده شده و شعارها و برنامه های اعلام شده را فراموش کند، توضیح داد: رهبران دنیا عموما برای جلب اعتماد افکار عمومی در مرحله مبارزه، از عدالت و آزادی و حقوق مردم صحبت می کنند و قول ها و شعارهای جذابی را مطرح می کنند ولی بعد از پیروزی و به قدرت رسیدن به تدریج آنچه را به مردم گفته بودند و آنچه را که بوسیله آن مردم را به خود جذب کرده بودند را فراموش می کنند. در واقع ممکن است برخی رهبران از ابتدا اصلا اعتقادی به آنچه می گویند هم نداشته باشند اما به صورت ابزاری برخی مسائل را مطرح می کنند ، برخی هم ممکن است واقعا معتقد باشند اما به تدریج قدرت به آنها مزه می کند وبرای حفظ قدرت شخصی خودشان به توجیه گری دست می زنند و هر اعتراض و انتقادی را به عنوان تضعیف پایه های قدرت تلقی می کنند و با این توجیه که حفظ نظام و جامعه لازم و ضروری است به تدریج به سمت بر خورد تنگ نظرانه با مردم رفته و گام به گام حدود آزادی های شخصی را محدود و محدود تر می کنند و ناگهان مشاهده می کنیم که یک انقلاب و یک حرکت در گام اول خوب و قابل دفاع، به تدریج به یک نظام استبدادی تبدیل شده و از آن همه شکوه و شعار وعده و در باغ سبز بهشت موعود جامعه ایده آل، فقط اسم و پوسته ای باقی مانده و محتوا به همان استبداد و خودخواهی ها و قانون شکنی ها برگشته است و این آسیب، آسیبی است که نوعا حرکت های اجتماعی و انقلاب های تاریخ را تهدید کرده است و از منظر این آسیب، در سایر انقلاب ها مثل اتحادیه جماهیر شوروی مشاهده می کنیم که از شعارهای انقلاب اکتبر روسیه تا رژیم سرکوب گر لنین و استالین فاصله زیادی وجود دارد . در سایر کشورها مثل کشورهای جهان سوم وکشورهای اسلامی هم نمونه هایی از این تغییرات را مشاهده می کنیم به عنوان مثال در مبارزات آزادی خواهانه مردم الجزایر برای اخراج یک قدرت خارجی و استقرار یک نظام مردم سالاری یک میلیون شهید داده شد ولی در رهگذر زمان اهداف و شعارها گم شد ونظامی ها حاکم شدند و انقلابیون فراموش و خانه نشین شدند و سرنوشت های عبرت آموزی پیدا کرده اند که از آن جمله می توان به زندگی (جمیله بوپاشا) اشاره کرد که به تدریج در چرخه تحولات اجتماعی و تغییر روحیه انقلابی و تضعیف شعارهای انقلاب و حکومت نظامی ها، انقلابیونشان امروز فراموش شده اند.

وی با بیان اینکه در حقیقت علاوه بر بحث انزوا و حاشیه نشینی و فراموش شدن انقلابیون، بحث مهم تر شعارها و اهداف یک انقلاب هم مطرح است، ادامه داد: در همین الجزایری که انقلاب آن از مساجد شروع شد و روحانیون پیشتاز بودند، امروز به جایی رسیده که تنها کشور اسلامی است که از رادیو و تلویزیون آن اذان پخش نمی شود. این نمونه ها همه هشدار دهنده است.

دبیر مجمع روحانیون مبارز خاطرنشان کرد: اما حضرت امام قدرت را برای خود قدرت نمی خواستند و یا اینکه برای رسیدن به آن وعده ها و شعارها و برنامه های اعلام شده را فراموش کرده یا آنها کمرنگ شوند و حکومت شکل دیگری پیدا کند، بلکه امام در حقیقت انقلاب و حکومت را برای اجرای احکام اسلام، برای تامین حقوق اساسی مردم، آزاد کردن مردم از یوغ استبداد و استعمار، توسعه و پیشرفت کشور و سعادت دنیوی و معنوی مردم می خواستند و بارها تاکید داشتند که اگر مساله اجرای احکام اسلام و اهداف و آرمان های انقلاب مطرح نباشد هیچ داعیه ای نداشته و نداریم که به صحنه آمده و قدرت را به دست بگیریم.وی افزود: امام بر این باور بودند که اگر هدف حکومت کردن یک فرد، یک جمع و یا سلطنت کردن به هر شکل باشد،شاه حکومت می کرد و دلیلی نداشت که مردم این همه زجر بکشند و علما هزینه بدهند و این همه شهید بدهیم تا حکومت شاهنشاهی را براندازیم و فقط اسم را عوض کنیم و از شاهنشاهی به جمهوری برسیم اما با همان محتوای استبدادی.انصاری اظهار کرد: بر همین اساس بود که امام از همان روز اولی که انقلاب پیروز شده بود، هیچ فرصتی را برای به اجرا در آوردن اهداف بلندی که بر اساس آن انقلاب را شکل داده بود و وعده هایی که به مردم داده بود، از دست ندادند و بحث حقوق اساسی مردم در قانون مورد توجه ایشان بود لذا می بینید بلافاصله مساله همه پرسی و انتخاب خبرگان و تصویب و اجرای قانون اساسی را مطرح کردند و لذا سعی شد ساختار نظام را بر اساس همان اهداف وآرمان هایی که مطرح کرده بودند مهندسی و پیاده کنند.انصاری با بیان اینکه در عین حال طبیعی بود که کشوری که انقلاب کرده و یک نظام چند هزار ساله را سرنگون کرده در روزها و ماهها و سالهای اول با خلاهای قانونی، مجریان ناهماهنگ با قوانین جدید و اهداف تازه و روش های تازه و به قولی یک آشفتگی نسبی مواجه باشد، گفت: البته باید گفت که انقلاب اسلامی ما از این رهگذر کم آسیب ترین انقلاب ها بوده است، چرا که مردم ما متدین و مومن و پایبند به دین و شرع بوده اند و از طرفی هم امام کاملا زمام امور را در دست داشت و دستورات ایشان پیش از اینکه یک دستور حکومتی تلقی شود یک دستور دینی تلقی می شد و مردم داوطلبانه عمل می کردند و کمترین ضایعات را هم داشتیم. چرا که در برخی کشورها بعد از انقلاب، تا مدتها با تسویه حساب های خونین، ویران گری ها وزندان کردن ها وفجایع دیگر مواجه می شوند ولی در ایران در سال 61 نهادهای قانونی کاملا مستقر شده بود و کشور دارای نظامی بود که به رفراندوم رفته بود و قانون اساسی آن به تصویب مردم رسیده بود و ارکان و اجزای کلیدی قانون اساسی اجرا شده بود و آشفتگی های روزهای اول هم سامان یافته بود.

وی با اشاره به زمانی که بحث دستگیری برخی از مجرمان در جامعه پیش آمده بود، گفت: در عین حال حضرت امام بر این باور بودند که پس از این مرحله باید یکبار دیگر بر اهداف و آرمان های کلیدی و اولیه انقلاب تاکید کنند تا مبادا برخی از روش های تند روانه، قوانین نادرست، قضات ناصالح و جریان ناهماهنگ با ارزش های نظام جاخوش کنند و به اشتباه تصور کنند که امام و نظام از کنار این مسائل به راحتی می گذرد و به تدریج این شیوه های نادرست نهادینه شده و به روش ها و رویه های قانونی قابل قبول بدل شود.

جریانات براندازی اوایل انقلاب واقعا براندازی بودند نه اینکه هر سخن و انتقاد دلسوزانه ای براندازی تلقی شود

انصاری با موشکافی شرایطی که موجب شد حضرت امام فرمان هشت ماده ای را صادر کنند، اظهار کرد: نباید مقطع سالهای 60-61 را فراموش کنیم. زمانی که منافقین دست به اسلحه برده بودند و جریانات مبارزات مسلحانه را با خشن ترین شکل آن در کشور به اجرا در آورده بودند و حوادث غم انگیزی چون انفجار حزب جمهوری و ترور شخصیت ها و.. و حرکت های برخی تجزیه طلبان در کردستان و خوزستان و شمال و جنوب شرق کشور انجام می شد و فضایی در کشور ایجاد شده بود که به ناچار باید با آنها برخورد صورت می گرفت و کمیته های انقلاب و دادستانی های انقلاب ناگزیر از برخورد با این جریان های براندازانه بودند منتها جریانات

بر اندازی در آن زمان واقعا براندازی بودند و مثل الان نبود که هر سخن و سخنرانی و اعلامیه ایی و هر انتقاد مشفقانه و دلسوزانه از سوی یاران امام حمل بر براندازی شود ، این براندازان در همین تهران راهپیمایی مسلحانه راه انداختند و آدم کشتند و این کار کمی نبود و گفته می شود که بیش از هزار نفر از شهروندان ایران بوسیله جوخه های ترور منافقین از افراد کوچه بازار تا مسئولان نظام ترور شده اند.

وی توضیح داد: در آن زمان ممکن بود در نوع برخوردها بعضا تندروی شود یا به بهانه برخورد با منافقین با گروه دیگری برخورد کنند و به بهانه کشف اسلحه در یک خانه تیمی، تسویه حسابی شود و عمدا یا سهوا وارد خانه کسی شوند، البته این مساله طبیعی بود چرا که پاسداها را در کردستان شکنجه می کردند و فجایع می آفریدند و دوستانشان را جلوی چشم شان سرمی بریدند و لذا همه عصبانی بودند، و ممکن بود کاری خارج از ضابطه انجام دهند یا در زندان در بازجویی ها تندروی هایی کنند در برخورد با متهمین یا افراط و تفریط هایی در صدور احکام قضایی احیانا صورت گیرد یا به عکس در برخی مناطق برخی از افراد به جامانده از ساواک یا سلطنت طلب ها و وفاداران به رژیم شاه در دستگاههای دولتی دست به کار شکنی می زدند و کار مردم را به تاخیر می انداختند، لذا سهل انگاری و کارشکنی های چند شکلی و چند جانبه انجام می شد. همه این ها سبب شده بود که در برخی موارد خارج از محدوده ضوابط قضایی و آئین دادرسی عمل شود و در گزینش ها یک افراط گرایی شروع شده بود . گرچه طبیعی بود که انقلاب می بایست در خصوص کارگزاران خود در داخل دستگاه های حکومت اعم از قوه مجریه،قوه مقننه و قضائیه و نیروهای مسلح و نهادها... بازنگری می کرد تا افراد مغرض وبا سابقه بد وجود نداشته باشند و کسانی که در رژیم های گذشته دستشان به چپاول اموال مردم و دزدی بیت المال و... آلوده بود و یا آلودگی شدید سیاسی داشته و به بیگانه وابسته بودند باید پاکسازی می شدند و بر همین اساس در پاکسازی ها و بازسازی نظام اداری به تدریج حلقه های گزینش و مصاحبه شکل گرفته بود اما برخی ها در این عرصه به تدریج راه افراطی را پیش گرفتند و بعضا تند روی ها و تجسس های بی جهت در زندگی شخصی افراد انجام می شد و حتی گاهی در بازرسی منازل در مسائل خصوصی مردم چون آلبوم خانوادگی آنها تجسس می کردند.

انصاری با بیان اینکه اخبار این تند روی ها به گوش امام می رسید، گفت: در واقع باید گفت که این موارد تجاوز به حقوق شرعی مردم بود و آلوده شدن نظام و مامورین نظام با افراطی گری هیچ سنخیتی با اسلام نداشت. لذا امام احساس کردند که باید محکم به صحنه بیایند و جلوی این انحراف بزرگ را بگیرند. چرا که اینطور نیست که انحراف در یک حکومت یک شبه صد در صد اتفاق بیفتد ،استحاله نظام هایی که مبتنی بر دین و ارزش های دینی هستند یک شبه اتفاق نمی افتد، بلکه زاویه انحراف ابتدا از یک اشتباه جزئی شروع می شود و اگر رهبران جامعه بر روی اشتباهات صورت گرفته چه در مبانی و نظریه و چه در عملکرد دستگاهها و مامورین، چشم بپوشند ،به تدریج این زاویه بیشتر می شود به گونه ای که بعد از چند سال از آن حقیقت جز یک اسم و پوستین باقی نمی ماند. این هشداری است که پیامبراکرم (ص) هم درباره آن فرموده اند که روزهایی می رسد که از اسلام اسمش و از قرآن درسش فقط باقی می ماند ولی محتوا نمی ماند اما حضرت امام به دنبال این بودند که این اتفاق نیفتد و لذا فرمان 8 ماده ای را صادر کردند.

فرمان هشت ماده ای، منشور رفتار حاکمیت با مردم در درون نظام است

دبیر مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه باید فرمان هشت ماده ای را منشور رفتار حاکمیت با مردم در درون نظام نامگذاری کنیم، گفت: این فرمان، فرازها و تقسیم بندی هایی در موضوعات مختلف دارد و اگر به نامه حضرت امیر (ع) به مالک اشتر تشبیه شود، دقیقا همان بخش هایی از عهده نامه که به تعامل حاکمیت با مردم و حقوق متقابل حکومت به مردم برمی گردد را شامل می شود و این سخنان عینا همان سخنان امیرالمومنین(ع) است در زمامداری.

انصاری با تاکید بر اینکه این فرمان به هیچ وجه محدود به زمان و مکان نیست و دستور العملی است برای تمام مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران از عالی ترین سطح تا مقامات پایین و تا همیشه، اظهار کرد: بر این اساس همه بدانند که نظام ما برای این ارزش ها شکل گرفته و حضرت امام به عنوان رهبر اولیه این نظام، نگاهشان به حقوق مردم و تدبیر امور اینگونه بوده است.

وی افزود: امام اصلا این فکر را نداشتند که اگر این پیام را صادر کنند دنیا چه خواهد گفت و اینکه مثلا عنوان شود که این نظام تضعیف شده و جهان متوجه شود که در این نظام چه می گذرد .امام به این ها توجهی نداشت امام به این مهم توجه داشتند که اصل کار خلاف، برای نظام خطرناک است؛ نه گفتن آن! یعنی اگر در یک نظامی ظلم وجود داشته باشد ولی مسئولان حساسیتی از خود نشان ندهند-، اما اگر کسی گفت ظلم وجود دارد با او برخورد شود که با این اعلام نظام را تضعیف می کنی ! این یک رویه خطرناک است که امام با این اقدام و این فرمان شان به مسئولین این شجاعت را دادند که شجاعانه اشتباهات را بپذیرند و شجاعانه جلوی اشتباهات را بگیرند حال می خواهد کسی در درون یا بیرون حکومت و کشور خوشش بیاید یا نه!

انصاری درباره تغییر رویه های ایجاد شده بعد از ابلاغ این فرمان از سوی حضرت امام، اظهار کرد:

این تغییرات شروع شد و موجی راه افتاد و کارهایی در قوه قضائیه انجام شد و برخی قضات تند رو برکنار شدند و دستورالعمل هایی صادر شد اما با کمال تاسف این مهم تبدیل یک رویه ثابت قانونمند نشد. البته این پیام بخشهایی مختلفی دارد در بخشی که عنوان شد سعی شود قوانین اسلامی شود تا خلاء قانونی نداشته باشیم، خوب کار شد و مجلس اول با اینکه اولین تجربه پارلمان جمهوری اسلامی بود هم به لحاظ انتخابات مجلس آزادی بود و هم از نظر ترکیب نمایندگان و پرکاری، مجلس خوبی بود لذا قوانین سریعا بازنگری و اصلاح شد و تقریبا می توان گفت که زیاد خلاء قانونی پیدا نکردیم، ضمن اینکه قانون مدنی ایران قبل از انقلاب هم در بسیاری از اجزا و مواد در دوران مشروطیت از شرع گرفته شده بود و در واقع در رژیم شاه و در گذر زمان این قانون مدنی کمتر دچار تغییر خلاف شرع شده بود در واقع روش و رویه ها رژیم گذشته بیشتر غیر قانونی و غیر شرعی بود تا قانونی. لذا در بعد تامین قوانین توصیه امام جدی گرفته شد و در مجلس هم کمیسیونی تشکیل شد به نام کمیسیون اسلامی کردن قوانین، که مشخصا قوانین قبل از انقلاب را بررسی می کرد اما باید گفت که در سایر مواد، متاسفانه آن گونه که امام می خواستند انجام نشد.وی افزود: به عنوان مثال درباره مساله عدم ورود به حریم خصوصی زندگی مردم، از شنود گذاشتن تا تجسس هایی که در زمان بازداشت و بازجویی ها و در برخورد با متهمین در زندان ها بود، اشکالاتی وجود داشت.

انصاری خاطرنشان کرد: من خودم در سال 63 به عنوان نماینده شورای عالی قضایی در دادگاه ها ودادسراهای انقلاب تعیین شدم و مطالبی را به عینه دیده ام، در آن زمان در امور زندان ها و بازداشتگاهها اشکلاتی وجود داشت که آنها را بررسی و خدمت امام و مسئولان گزارش دادیم که در نهایت به تغییر دادستان انقلاب تهران و تاسیس سازمان زندانها و تعطیل کردن بازداشتگاههای 7- 8 دستگاه مختلف منجر شد که همه این تغییرات در راستای اجرای فرمان امام انجام می شد و در واقع من از دستورات امام و حساسیت های امام در باره حقوق زندانیان و متهمین خاطرات زیادی دارم.

وی خاطرنشان کرد: البته آن زمان بازداشتگاهها از نوع خودسرانه ای که معلوم نیست کجاست، نبودند، در واقع آن زمان در دستگاههای مختلف در حوزه وظایف قانونی شان مواردی پیش بینی شده بود که لازمه آن داشتن بازداشت گاه و زندان بود. بعد از پیروزی انقلاب، زندانهای دستگاه هایی که قبلا زندان داشتند مثل شهربانی ،ژاندارمری و ارتش و...داشتند، باقی مانده بود علاوه بر دستگاههایی که جدید ایجاد شده بود همانند کمیته های انقلاب اسلامی که نهاد جدیدی بود و در درون واحدهای خود بازداشتگاه داشتند، دادستانی ها هم به خاطر شرایط پیش آمده بازداشتگاههایی داشتند وسایر متهمین را آنجا نگه می داشتند.در وزارت اطلاعات هم همینطور بودند و در کل 7-8 دستگاه در مجموع بازداشتگاه داشتند. اما در آن زمان یک قانون جامعی که بر همه این زندان ها و بازداشتگاهها حاکمیت داشته باشد و زندانها تحت این قانون کنترل و اداره شوند وجود نداشت و در واقع شیوه های مختلف در اداره زندان ها وجود داشت و وحدت رویه ای در کار نبود.

وی افزود: آن زمان گزارشاتی در این باره تهیه و به حضرت امام ارائه کردیم بویژه در بحث روش های بازجویی و نحوه برخورد بازجویان با متهمین گروهکی که بعضا برخورد های تند و خارج از ضابطه انجام می شد، گزارشاتی تهیه شد که امام حمایت قاطع کردند و به مسئولین امر و مجلس هم دستوراتی دادند و ما هم قانون تاسیس سازمان زندانها را با کمک دوستان نوشته و در مجلس به تصویب رساندیم و لذا سازمان زندان ها تاسیس شد که طبق ماده 2 این قانون شورای سرپرستی زندان ها منحل شد و همه دستگاه ها ملزم شدند تا زندانها و بازداشتگاههای خود را تحویل این سازمان دهند.این سازمان را هم شورای عالی قضایی تعیین می کرد و بر این اساس تحولات خوبی ایجاد و اقدامات خوبی در این باره انجام شد.

انصاری با اشاره به ارائه گزارشی از برخی برخورد های نادرست از زندان اوین و قزل حصار خدمت امام ، گفت: امام خیلی ناراحت و متاثر شدند لذا دستوراتی برای رفع این مسائل دادند و گرچه اجرای برخی از این دستوارات زمان بر بود و می بایست برای آنها مجوز قانونی از مجلس کسب می کردیم ولی امام گفتند فوری اقدام شود و این مساله ایی نیست که اجرای آن به تاخیر بیفتد ومن هم به فوریت با توجه به اختیاری که امام داده بودند، عمل کردم و منتظر کسب مجوز طولانی مدت نشدم.

وی افزود: در واقع امام فورا دستور سامان دادن این مسائل را صادر کردند که البته من شنیده ام بعد از ارائه گزارش، به فاصله اندکی مجموعه ایی از عملکردها و جنایات منافقین و گروهک ها را مرحوم شهیدلاجوردی نزد امام بردند و توضیحاتی هم درباره خطرناک بودن و اقدامات آنها ارائه کردند، گرچه این توضیحات درست بود ولی توجیه رفتار بازجوها نمی شد و شنیدیم که حضرت امام هم گفته بودند که اگر جمهوری اسلامی ساقط شود، بهتر از این است که چهره اسلام با این کارها مخدوش شود و گفته بودند همه بایدتسلیم قانون شویم که فردای آن روز ایشان دادستانی را تحویل دادند و دادستان تغییر کرد.

وی افزود: در واقع امام در این پیام اول به دنبال متوقف کردن کارهای خارج از ضابطه قانونی و شرعی بود که در برخی نقاط کشور جسته و گریخته انجام می شد و اخبار نحوه برخورد با زندانیان و گزینش ادارات، بازرسی منازل و تحقیق و تعقیب مجرمین و متهمین از شنود گرفته تا تجسس در خانه ها، به امام رسیده بود که برای ارائه راهکار جدی نظام برای آینده ، امام فرمان هشت ماده ایی را صادر کرد.

انصاری در ادامه این گفت و گو مقایسه و توجیه برخی رفتارها و وقایع کنونی با آنچه در سال 61 یا 67 اتفاق افتاده است را نادرست دانست و گفت: این تشبیهات اصلا درست نیست و هر حادثه ایی را اولا باید در ظرف زمانی و مکانی خودش و مقتضیات آن زمان ارزیابی کرد .اگر امام در دوران جنگ و ضرورت های زمان جنگ که انقلاب و کیان کشور و موجودیت ایران در خطر بود، روی سر مجلس پل زدند و دستوری دادند به این معنا نیست که می توان در شرایط عادی قانون را دور زد و این تصویر نادرستی است که عده ایی از برخی جایگاه ها و نهادها دارند که فرا قانونی است و هر وقت خواست می تواند روسر همه ارگان ها پل بزند ودستور صادر کند. اصلا امام یک چنین تصویری از ولی فقیه ارائه نکرده است.لذا در مجلس در دور سوم نامه ای در انتقاد به مواردی از این دست نوشتیم و امام هم حق را به ما دادند و گفتند حق این است که شما نوشتید و تا الان به دلیل ضرورت های جنگ و اول انقلاب بوده است و همه باید به قانون برگردیم و قانون باید دقیقا رعایت شود. در واقع نمی توان اگر استثنائاتی در یک زمان به دلیل شرایط ویژه ایی رخ داده را به عنوان امری فراگیر در شرایط غیر مساوی توسعه داد و ثانیا اینکه نمی توان و نباید شرایط دهه اول و سال های اول که نه قاضی آموزشی دیده جمهوری اسلامی داشتیم و نه کارمندان و بازجوهای ما آموزشی دیده بودند و نه دستوالعمل های متناسب و تجربه شده ای در دست داشتیم و در عین حال بمباران های صدام و جنگ تحمیلی هم بود و20 هزار کیلومتر از خاک میهن مان در اشغال دشمن بود را با سالهای بعد مقایسه کرد.

وی خاطرنشان کرد: در شرایط جنگی ، دموکراتیک ترین کشورهای دنیا هم قوانین مطابق شرایط اضطراری وضع می کنند . همین آمریکا، بعد از واقعه 11 سپتامبر، آن هم در شرایطی که فقط یک ساختمان منفجر شده بود و معلوم نبود چه کسی این کار را کرده، تا مدت ها شرایط جنگ بر کشورش حاکم کرد شد. در ایران آن زمان 4 استان کشور مستقیم درگیر جنگ بودند و مدام هواپیما ها و موشک های دشمن در شهرهای مرکزی و تهران به زمین می خورد،یک عده هم پشت صحنه وپشت خط و در شهرها مشغول توطئه و جنگ بودند و در خانه های تیمی فعالیت می کردند . در چنین شرایطی در هیچ کجای دنیا کمترین ترحمی به این گروها نمی شود ولی در عین حال حضرت امام در خصوص همین افراد هم توصیه ها و سفارشاتی می کنند .

انصاری با بیان اینکه البته من نمی خواهم بگویم آنچه در آن زمان رخ داده همه با مهر قانون بود و از همه آن می توان دفاع کرد، گفت: قطعا در مواردی تندروی و افراطی گری بوده است و به همین دلیل امام با این مساله برخورد کردند و گفتند این بساط را جمع کنید و به برخی از مسئولان قضایی دستوراتی دادند. و بر اساس همین راهنمایی های امام درباره افرادی که متهم بودند ولی تقصیراتشان کم بود،هیات عفو و بخشودگی ایجاد و جمع کثیری از آن ها را آزاد کردیم.

وی افزود: در واقع اگر به همین پیام امام برگردیم، می بینیم که امام در جایگاه بالاترین مسئول نظام و کسی که همه می دانند که تعارفی در این باره نکرده است، با صراحت حتی درباره برخورد با آن گروه محاربی که به آن اشاره شد در بند 7 این فرمان تاکیداتی می فرمایند.اینها واقعیتی است که وجود داشت، هر روز این خانه ها کشف می شد زیر زمین این خانه ها انبار اسلحه بود و برنامه ریزی و تیم ترور داشتند و هر روز امکان اینکه افرادی چون نماینده های مجلس و... به خانه بازنگردند وجود داشت ،همانگونه که افرادی چون آیت و بشارت شهید شدند و یا واقعه هفت تیر و... اتفاق افتاد، در واقع این گروه با تمام قوا برای براندازی مسلحانه به صحنه آمده بود اما در چنین شرایطی با اینکه امام این ها را استثنا می کند از بندهای 6 گانه قبلی و می گویند : «آنچه ذکر شد و ممنوع اعلام شد، در غیر مواردى است که در رابطه با توطئه‏ها و گروهکهاى مخالف اسلام و نظام جمهورى اسلامى است که در خانه‏هاى امن و تیمى براى براندازى نظام جمهورى اسلامى و ترور شخصیتهاى مجاهد و مردم بیگناه کوچه و بازار و براى نقشه‏هاى خرابکارى و افساد فى الأرض اجتماع مى‏کنند و محارب خدا و رسول مى‏باشند، که با آنان در هر نقطه که باشند، و همچنین در جمیع ارگانهاى دولتى و دستگاههاى قضایى و دانشگاهها و دانشکده‏ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل، ولى با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستانها و دادگاهها، چرا که تعدى از حدود شرعیه حتى نسبت به آنان نیز جایز نیست، چنانچه مسامحه و سهل انگارى نیز نباید شود» اما در عین حال تاکید می کنند که «در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبى آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه، عملى انجام ندهند »و می گویند حتی تعرض شرعیه نسبت به کسانی که خودشان حتی 10 نفر را شاید کشته بودند جایز نیست – و تاکید دارند و همین جا می فرمایند « اگر براى کشف خانه‏هاى تیمى و مراکز جاسوسى و افساد علیه نظام جمهورى اسلامى از روى خطا و اشتباه به منزل شخصى یا محل کار کسى وارد شدند و در آنجا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافى مثل مواد مخدره برخورد کردند، حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند، چرا که اشاعه فحشا از بزرگترین گناهان کبیره است و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدى از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهى از منکر به نحوى که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند، و تعدى از حدود الهى ظلم است و موجب تعزیر و گاهى تقاص مى‏باشد. و اما کسانى که معلوم شود شغل آنان جمع مواد مخدره و پخش بین مردم است، در حکم مفسد فى الأرض و مصداق ساعى در ارض براى فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آنچه از این قبیل موجود است آنان را به مقامات قضایى معرفى کنند. و همچنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمى صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محلهاى کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمى است و نه محل توطئه‏هاى دیگر علیه نظام جمهورى اسلامى، که صادر کننده و اجرا کننده چنین حکمى مورد تعقیب قانونى و شرعى است ».

امام برای برخورد با تروریستها می گویند حق ندارید وارد حوزه خصوصی آنها شوید

وی افزود: در واقع امام می گویند حتی وقتی شما با یک گروه تروریست برخورد می کنید، برای متهم کردنشان حق ندارید وارد حوزه خصوصی آنها شوید و حتی عکسی مبنی بر وجود روابط نامشروع این فرد را هم اگر پیدا کردید به دستو امام نباید آن را افشا کرد.دبیر مجمع روحانیون مبارز با ابراز تاسف از اینکه گاها به طور گسترده شنود مکالمات تلفنی مد نظر قرار گرفته و دستگاههای عریض و طویل شنود از شنود موبایل و شنود تلفن های عادی و ادارات و سازمان را شاهدیم، گفت: این شنود هم درباره افرادی است که در نظام مسئولند و خدمت می کنند و این در حالیست که شنود حتی درباره افراد عادی هم صد در صد با پیام هشت ماده ای امام در تناقض است.وی با ذکر خاطره ای گفت: در زمان امام برای یکی از مسئولین قضایی شنود گذاشته بودند حضرت امام به فردی که این کار را کرده بود گرچه مورد وثوق امام هم بود، گفته بودند این کار شما اصلا تعزیر دارد و باید به خاطر این کار تعزیر شوید.انصاری ادامه داد: بر اساس دیدگاه حضرت امام هیچ فردی یا نهادی حق ندارد محیط زندگی آرام مردم را با دغدغه مداوم مواجه کنند و هر دو نفری احتمال دهد که یکی از این دو نفر جاسوس است و هر جایی احتمال باشد که شنود وجود باشد و هر تلفنی احتمال شنود داشته باشد ، امام این ها را تایید نمی کرد و هیچ کدام از این کارها هم در زمان امام به این شکل انجام نشده است.

انصاری با بیان اینکه مسعود رجوی و منافقین خلقی که از اول تیغ به روی مردم کشیدند و بعد هم در خدمت صدام و بیگانگان قرار گرفتند و جاسوسی کردند کجا و علاقمندان این نظام کجا، عنوان کرد: امروز کسانی که انتقاد و اعتراضی دارند، گروههایی از درون نظام اند، جوانان، دانشگاهیان، گروهای سیاسی و احزابی که اساسنامه آنها و رفتار آنها نظام را قبول دارد اما انتقاد دارند،انتقاد به یک نهاد ،یک فرد و ... و اگر بخواهیم این ها را با جریانات برانداز شبیه سازی کنیم و بعد هم برخوردهای خنثی داشته باشیم که امام این نوع برخوردها را حتی درباره صدامیان هم تجویز نمی کرد. این عمل هم جفا به انقلاب و هم جفا به امام است و شبیه سازی نادرستی است.

انصاری با اشاره کوتاهی به آنچه در سال 67 اتفاق افتاده و این روزها به بعضا به آن استناد و از قبل آن توجیهاتی برای برخی اعمال انجام می شود، تصریح کرد: قضیه های سال 67 به هیچ وجه اینطور که می گویند نبوده است، الان چه شده که آن را تشبیه به آن زمان می کنند ؟ الان انتخاباتی در کشور برگزار شده و گروهای سیاسی درون نظام برای اینکه انتخابات پر شور انجام شود به صحنه آمده اندنظام فراخوان کرده و چهره های درخشان و انقلابی نظام چون مهندس موسوی و کروبی به صحنه انتخابات آمدند، و نسبت به نتیجه اعلام شده انتخابات معترض بودند. به هیچ وجه این جریان اعتراضی انتخابات، تعرضی به نظام و رهبری نداشته است.گرچه برخی جریان ها درصدند هر نوع انتقادی را نوعی تعبیر کنند که این انتقاد براندازانه وعلیه نظام و رهبری است. اگر به شعارهای اعتراضی مردم بعد از انتخابات و بیانیه های صادر شده توجه کنید می بینید که این ها اصلا به حریم رهبری نزدیک نشده اند، این افراد یک مطالبه حقی درباره رای شان و شبهه ایی در خصوص به انتخابات داشتند ولی متاسفانه به این شبهه و اعتراض به حق پاسخ مناسبی داده نشد و به نیروهای متدین و مذهبی و حتی غیر اصلاح طلب و اصولگرا هم حمله شد.

وی افزود: درباره بازداشتگاه کهریزک باید گفت که هیچ گاه چنین بازداشتگاهی در گذشته وجود نداشته است که معلوم نباشد مسئول آن کیست. افرادی در این جا کشته شدند حال تعداد اصلا مهم نیست اصل آن را که خودشان قبول کردند. فرزند روح الامینی اصولگرا که به عنوان نماینده رضایی در صدا وسیما هم حاضر شد در این بازداشتگاه کشته می شود. امروز بحث، برخورد با نیروهای انقلابی و بچه های انقلاب است دانشجویان که در نظام ما به دنیا آمدند و در دامن تعلیم و تربیت نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی این نظام بزرگ شدند و با نظام سخت گیرانه دانشگاههای ما گزینش شدند و از صد فیلتر عبود کرده اند، متهم به براندازی و عامل بیگانه بودن، می شوند. این ها تهمت های بزرگی است که به هیچ وجه در آن زمان نبوده و واقعا این شبیه سازی ها جفاست.

انصاری ادامه داد: همین سازمان مجاهدین خلق که به حق از سوی مردم منافقین نامیده شد تا زمانی که دست به اسلحه نبردند با اینکه انتخابات و نظام را تحریم کردند ، در تهران سرچهار راه روزنامه شان را می فروختند، روزنامه ای که از ابتدا تا انتهای آن علیه امام و انقلاب و مسئولان نظام و...بود ولی کسی کاری به کارشان نداشت. همین گروه در ورزشگاه امجدیه اجتماع عظیمی برگزار کردند و رجوی سخرانی کرد حتی برخی عناصرشان در انتخابات شرکت و تایید شدند. در دور اول من خودم کاندیدا بودم، برخی رقبا یا عناصر هوادار این ها بودند، ولی کسی این ها را رد صلاحیت نمی کرد. تا اینکه دست به اسلحه بردند. و در واقع هیچ نظام و رهبر و کشوری بر روی گروهی که در دورن کشورش دست به اسلحه برده است، برخورد مماشات نمی کند.

انصاری خاطرنشان کرد: در سال 67 من مسئول سازمان زندان ها نبودم که البته حسرت می خورم که شاید اگر بودم می توانستم جلوی برخی افراط ها را همانند سال 64 بگیرم. در واقع آن زمان در بهمن یا اسفند سال 66 که مقدمات انتخابات مجلس سوم فراهم شده بود، همشهریان مرا برای کاندیدا شدن تشویق کردند. در این باره حتی با آیت الله خامنه ای که رئیس جمهور وقت بودند و کامل در جریان کارها و فعالیت های سازمان زندان ها و اقدامات اصلاح گرایانه بودند، هم مشورت کردم، ایشان خیلی قاطع فرمودند این کار را نکنید و برای مجلس کس دیگری پیدا می شود و بمانید در سازمان و کارها راتکمیل کنید ،اما بالاخره اصرار دوستان غلبه کرد و به توصیه ایشان متاسفانه عمل نکردیم و برنامه های من در آنجا نیمه تمام ماند.

وی افزود: در سال 67 بعد از پایان جنگ ، منافقین رسما عملیات نظامی با عنوان فروغ جاویدان را سامان دادند .هزاران نفر از نیروهایشان را از سراسر دنیا فراخواندند و هزاران وسیله سبک و سنگین از طریق عراق و آمریکا در اختیار گرفتند و صدام عملا از طریق منافقین فعال بود و پوشش هوایی ،راداری،اطلاعاتی و لجستیگی به آنها داد. برنامه شان این بود که ظرف یک هفته انقلاب را ساقط کنند . و اسلام آباد غرب و کرمانشاه را بگیرند و با گرفتن کرمانشاه اعلام حکومت رسمی کنند و به همدان بیایند و خود مسعود رجوی در جلسه توجیه سران که نوار آن الان موجود است عنوان می کند که من چه روزی درتهران خواهم بود و فرمانده تهران،مسئول رادیو و تلویزیون و... را تعیین می کند و حتی اتاق خودش را هم معلوم می کند و در واقع کار را تمام شده می دانستند و یک طرح براندازانه علیه ایران و انقلاب ایران با حمایت خارجی ها راه انداخته بودند. در کنار آن، یک جریانی هم در درون زندان تحت عنوان تواب ها فعال شده بودند.وی توضیح داد: ،یکسری از افرادی که احکام بسیار سنگینی داشتند و ترور و جنایت کرده بودند و محکوم به اعدام بودند یا تخفیف گرفته بودند، از طریق خطی که سازمان به آنها خط داده بود ادعای توبه کرده بودند چرا که سازمان گفته بود هر کاری که لازم است برای حفظ خودتان تحت عنوان تواب انجام دهید، به عکس به پایین دستی ها و افراد عادی ترشان خط مقاومت داده بودند- این خط متناقضی که سازمان به زندانیانش داده بود موجب شده بود که تواب ها سر مسئولین زندان ها و دادسراهای انقلاب کلاه بگذارند و با این عنوان که توبه کرده اییم- هر صحبتی می کردند و حتی هر مصاحبه ای که می خواستند انجام می دادند و اینها حتی داوطلب می شدند که اگر کسی به اعدام محکوم شد در جوخه هم شرکت کنند، در واقع تشکیلاتی در درون زندان ایجاد کرده بودند و تحت عنوان تواب مسئولیت بند ها را عهده دار شده بودند و اکثر مسئولین بندها همین تواب ها بودند که این از سادگی مسئولین زندان بود و در واقع در زندان و برج زندان و دفتر زندان در اختیار مسئولین نظام بود ولی داخل زندان که مربوط به نحوه برخورد با زندانی است و آنجاست که زندانی جذب یا دفع می شود در اختیار توابان بود و توابها شدید ترین برخورد تحقیرانه وحتی غیر انسانی را با زندانیان همکیشی و هم تشکیلاتی خود به نام جمهوری اسلامی انجام می دادند که دو فایده از این کار می بردند یکی اینکه خودشان را به عنوان تواب تثبیت می کردند و حفظ می شدند و دیگر اینکه جذب بقیه را از جمهوری اسلامی می گرفتند و به نام جمهوری اسلامی این کارها انجام می شد واین مساله در زمانی که من هم به قزل حصار سرکشی کردم وجود داشت که وقتی به امام گزارش دادم در زندان تواب ها را مسئول بنده ها گذاشته اند دو مرتبه فرمودند این ها را بردارید، این ها کلاه گذاشته اند سر مسئولین، کار را به مامورین صالح خود بدهید.

انصاری خاطرنشان کرد: در سال 67 هم این ها برنامه ریزی کرده بودند که وقتی منافقین به کرمانشاه یا همدان رسیدند و پیروزی قطعی شد، این ها از درون زندان شورش کنند و مامورین را خلع سلاح کنند و زندان ها را بگیرند و از آنجا به درون شهر و مراکز حمله کنند و به نیروهایی که داشتند بپیوندند و از طریق شورش درون شهر و و حمله به جایگاههای حساس زمینه را برای لشگری که به اصطلاح خودشان قرار بود از همدان به سمت تهران بیاید آماده کنند. در دموکراتیک ترین کشور دنیا همم اگر مشخص شود که قرار است بیگانه ای حمله کند و گروهی در درون کشور قرار است به این ها بیپوندند چه برخوردی می کنند؟

وی افزود: وقتی عملیات مرصاد انجام شد و عملیات فروغ جاویدان شکست خورد و طرح آن ها برملا شد امام فرمودند این ها رسما وارد جنگ با ما شده اند شما طبق موازین شرعی با این ها برخورد کنید- خوب موازین شرعی در برخورد با دشمن در میدان نبرد چیست؟روشن است در جبهه جنگ هرگز گفته نمی شود که اگر ارتش آدم کشت می توانید او را بکشید- ممکن است نیروی تازه نفس باشند خوب در جنگ با همه برخورد می شود. البته حتی امام درباره این ها دستور احتیاطی دادند تا سه نفر از مسئولین عالی قضایی مسئول اطلاعات و دادستان و قاضی بررسی کنند که اگر کسانی که از سازمان مجاهدین در زندانند، موضع و عملیات فروغ جاویدان را قبول دارند و اگر این ها می آمدند به آن ها می پیوستند و عضو ارتش آزادی بخش حمله به ایران بوده اند،حکم شان اعدام است و اگر نه، اینگونه نیست. البته این دستور کجا و عملکرد برخی کجا؟متاسفانه در برخی شهرها این دستور به خوبی اجرا نشده بود. در توجیه زندانی ها درست عمل نشده بود.باید به آنها جریان را می گفتند که اگر بپذیرند چه معنایی دارد و اینکه آنها قصد ساقط کردن جمهوری اسلامی را داشته اند. در برخی جاها اعلام شده بود خیلی ها هم اعلام تبری کرده بودند و نجات هم یافته بودند اما در برخی جاها خوب توجیه نکرده بودند. و در برخی جاها هم با توجیه گفته بودند .

وی با بیان اینکه در آن زمان مجلس بودم و بر اساس اطلاعاتی که کسب کرده بودم در برخی شهرستان ها نسبت به اجرای فرمان امام تندروی شده بوده است، عنوان کرد: اما آنچه این روزها با سوء استفاده از این فضا می سازند، در همین تلویزیون bbc یا شبیه سازی های در داخل و... گزافه گویی است و ثانیا اینکه شبیه سازی شان نادرست است. شبیه سازی کسانی که قرار است از درون زندان با منافقین و صدام برای سقوط جمهوری اسلامی همکاری کنند کجا و دانشجوی مسلمانی که 16 آذر به دانشگاه آمده وشعاری داده و یا جمعیت میلیونی مردم تهران که به نتایج انتخابات به عنوان یک موضوع مدنی به صورت مدنی اعتراض کرده اند، کجا ؟این رفتارها هم جفا به امام و هم به انقلاب و هم سوءاستفاده و اصلا دروغ است. آن بزرگنمایی ها هم دروغ است البته توجیه نمی کنم ولی اگر در آن زمان در اجرای فرمان امام تندروی شده باز هم قابل مقایسه با رفتار این روزها نیست!جنایات کهریزک که گوشه هایی از آن منعکس شده با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست.

انصاری با تاکید بر اینکه باید یکبار دیگر پیام 8 ماده ایی امام را از نو به همه دستگاهها ابلاغ کنیم و همه مجددا و از دوباره بر روی مفاد آن پیام کار کنیم، اظهار کرد: در جریانات اخیر متاسفانه فرد محترمی را برده اند به زندان و آلبوم های خانوادگی او را آورده اند ودرباره آنها پرس و جو می کنند؟آیا اصلا حق داشته اند که این عکس ها را ببینند؟ یا اینکه دربازجویی ها از آدم 60 ساله پرسیده اند در 15 سالگی در فلان گروه مدرسه چه می کرده ایی؟ و این چه گروهی بوده اس؟ این ها، تجسس های ناصحیح در زندگی خصوصی و شخصی و اخلاقی مردم است. این ها خلاف شرع است . و در فقه این مساله روشن است. همه فقها هم گفته اند در موضوع فساد اخلاقی درست است که حکم اسلام شدید است و می گوید زنا اعدام دارد و حتی در برخی موارد به شکل سنگسار ممکن است باشد اما همین شرع راه اثبات آن را اینقدر دشوار کرده که تقریبا اثبات آن غیر ممکن است.اسلام می گوید سه نفر شاهد عادل باید شهادت داهند که به چشم خود فساد اخلاق را دیده اییم نه اینکه شنیده ایم و حتی عکس و فیلم هم طبق موازین شرعی و فقهی نمی تواند مورد استناد قرار گیرد. حتی اگر سه شاهد عادل گواهی دهند و شاهد چهارم پیدا نکردند همین فقها گفته اند سه شاهد را باید شلاق زد! این شرع کجا و اینکه بخواهند از شنود مکالمه ای یا عکس آلبومی، یا گذاشتن تله ای مطلبی را کشف کنند.

انصاری با بیان اینکه این رفتارها هزار سال با فقه اسلامی و راه امام و پیام 8 ماده ایی فاصله اساسی دارد، گفت: در بخش دیگری از این فرمان به بحث اخلاق قضایی اشاره می شود بر این اساس هیچ کس حق ندارد شرعا به قاضی دستوری دهد و هیچ قاضی هم حق ندارد به دستور کسی عمل کند حتی اگر رئیس اش امیر المومنین (ع)باشد- قاضی باید بین خود و خدا در باره آنچه به تشخیص رسید با موازین قضایی و رعایت آئین دادرسی،قانون مجازات اسلامی و سایر قانون های موضوعه کشور حکم را صادر کند و از اجرای آن نترسد و تحت هیچ فشاری هم نباشد. استقلال قاضی و قوه قضاییه یعنی این. اینکه کسی مصلحتا به قاضی دستور دهد خلاف شرع است و امام هم تاکید دارد که اینگونه نباشد. اما در وقایع اخیر دیدیم که برخی مقامات قضایی اظهار تاسف و بی اطلاعی می کردند در برخی امور، به عنوان مثال معلوم نشد ، مسئول عالی فاجعه کهریزک کیست؟در دنیا یک پل فرو می ریزد، وزیر و گاهی یک نخست وزیر به نشانه عذر خواهی از مردم استعفا می کند. اما در قضیه کهریزک که جا دارد انسان صد بار از غصه بمیرد و ابعادی از آن فقط کشف شده و ابعاد گسترده تری هم داشته، بلاخره چه مسئول مستقیم قضایی معرفی و محاکمه شد یا استعفا داد کدام مسئول عالی انتظامی عذر خواهی کرد و کنار رفت!مسئولین دون پایه آن هم هنوز معلوم نیستند- این شیوه با پیام هشت ماده ای امام ناسازگار است. بنابراین تکیه بر استقلال و قاطعیت قضات مساله ای است که همیشه نیاز داریم. امام این جا تاکید دارند که در دادگاهها با عدل اسلامی برخورد شود.عدل اسلامی یعنی اینکه اگر کسی محکوم به اعدام شده،اگر کسی سیلی اضافی بزند قصاص دارد. اینجور نیست که فردی جنایت کرده و محکوم به اعدام است هر بلایی می توان سر او آورد. یا می توان هر بلایی سر متهم و خانواده اش آورد. عدم تحقیر خانواده زندانیان- عدم نادیده گرفتن حقوق شان مسائلی است که امام بر آن تاکید داشتند. فرض کنیم یک دانشجو مقصر است اول باید طبق موازین در مهلت های قانونی با او برخورد شود، و بر اساس آئین نامه ها خانواده او محترم است و وقتی مراجعه می کند حق دارد اطلاع داشته باشد که فرزندش کجاست. متهم حق وکیل و دادگاه علنی دارد و وکیل می تواند هر لحظه با موکل خود تماس بگیرد.اینکه امروز بسیاری از اصول آئین دادرسی در برخورد با متهمین حوادث اخیر نادیده گرفته می شود برخلاف پیام 8 ماده امام است.

وی افزود: قضات دستگاه قضایی در دفاع از حیثیت خود باید محکم جلوی این انحرافات انگشت شماری که در دستگاه قضایی یا انتظامی اتفاق می افتد، بایستند . فرمانده نیروی انتظامی و مسئولین عالی رتبه قضایی اگر در زیر دست ها و مجموعه هایشان جایی خلاف موازین عمل می شود، قاطعانه برخورد کنند و بدانند دفاع از نظام این است و این کارها تضعیف نظام است. اینکه مردم حس کنند نظام پای بند به قانون نیست و حقوق مردم برایش مهم نیست به مراتب ضد انقلابی تر از این است که ضد انقلاب حرفی علیه نظام بزند.

انصاری ادامه داد: در حوزه سایر حقوق هم همینطور است، امروز بحث رسانه و امنیت روانی و حیثیتی جامعه بسیار مهم است اینکه صدا و سیما با یک روزنامه و یا خبرگزاری که هر دو متعلق به مردمند احساس کنند حق دارند که هر گروه و فردی را به هر اتهامی که دلشان می خواهد بدون اینکه در دادگاه ثابت شده باشد متهم کنند دقیقا حکم همان شکنجه گرهای ساواک را دارد. شکنجه که فقط مربوط به جسم نیست شکنجه روح هم هست. مایه تاسف است که وزیری که باید سخنرانی اش عمیقا حقوقی و منطبق با منافع ملی و امنیتی باشد جو زده شود و در یک مراسم برجسته ترین نیروهای انقلاب را به بدترین اتهامات متهم کند یا برخی از ادعا های دیگر سایر افراد .متهم کردن کروبی به عامل آمریکا و موسوی به مزدور بیگانه و خاتمی به برانداز و منافق و هاشمی به اتهامات سنگین که واقعا شکننده است، همه را متهم کنند و بعد بگویند داریم از نظام و رهبری و ولایت فقیه دفاع می کنیم، این بدترین جفاست.اولا ظلم است وظلم باعث تضعیف نظام می شود.ثانیا موجب می شود که مردم نسبت به جایگاه مقدس ولایت فقیه که جایگاه معنوی دین و یک حکومت الهی است به شدت بدبین شوند و جوان ها از نظام فاصله بگیرند و نظام با نظام های فاسد و استبدادی مقایسه کنند و میدان را برای دشمنان باز کنند تا شعار بدهند. امروز اگر کسی یک مقاله علیه نظام بنویسد ممکن است به زندان بیفتد اما سئوالم این است که اگر رفتار ناشیانه و نادرست رسانه ملی موجب شود،6 میلیون شنونده ثابت برای تلویزیون بی بی سی در کشور تولید شود و آنها رهبری جریانات را به دست بگیرند و شعارها را آنها القا کنند، آیا این عمل ضد انقلابی نیست. این مسائلی است که پیام 8 ماده ایی می تواند درمانی بر این ها باشد.

دبیر مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه دلیل این رویکردها این است که بعضی از افراد خودشان را حق مطلق و دیگران را باطل مطلق می دانند که این نوعی استبداد و بدترین شکل آن است، گفت: امیر المومنین (ع) می فرمودند که کسی که استبداد رای دارد باعث هلاکت خودش و دیگران می شود .یک جریانی در کشور فکر می کند هر چی که آنها از دین و انقلاب و از خط امام فهمیده اند درست است و ضد او و خلاف او را اگر کسی فهمید، ولو بیت امام و بزرگان و مراجع باشد باطل است و حق دارند به آنهاهتک و اهانت کنند . انصاری تصریح کرد: البته به عقیده من دست های مشکوکی هم در کار است و نمی توان خیلی خوش خیالی کرد که همه از سر دلسوزی و نادانی است بلکه ممکن است جریانات نفوذی دشمن در درون تشکل ها و حتی در درون طیف ها،برای داغ کردن قضایا فعالیت کنند و حتی شعارهای انحرافی مطرح کنند- ساختار شکنی کنند، و در آن طرف هم افرادی خشونت گرا برای شکستن قداست ها و شکستن آرامش جامعه وارائه یک چهره مخدوش و چهره غیر قابل دفاع از ایران، فعالیت کنند . البته عملکرد دولت هم در این میان فوق العاده مهم است ؛تسویه حساب های کودکانه، حذف گسترده نیروهای خدوم انقلاب، از دست دادن عظیم نیروها و نیروی انسانی کشور از این بسترهاست، متاسفانه عینک سیاه به چشم زده اند و هر کس مثل آنها فکر نکند چه مسئول اجرایی- چه دانشگاهی و نخبه و... از دم برکنار می شود وبه دنبال افراد متملق بله قربان گو هستند و اگر در بین خودشان هم کسی انتقاد کند بی بهانه او را کنار می گذارند که با این کار زمینه مفاسد اجتماعی و نابسامانی ها فراهم می شود.

وی افزود: وقتی بسترهای اخلاق سیاسی مخدوش شده و آقایان به دنبال قتل عام سیاسی بودند و همه گروها وجریان ها واحزاب از اصول گرایی مثل ناطق و هاشمی تا اصلاح طلب های بزرگ و سرمایه های انقلاب و حتی بیت امام از دم تیغ تهمت گذرانده شدند، عناصر فاسد،دزد،غارتگر به میدان می آیند و بی اخلاقی شکل می گیرد و زیر پوسته این آشوب سیاسی انواع جرایم و تخلفات اجتماعی در حال شکل گیری است که این ها ناشی از بد اخلاقی در نظام سیاسی کشور است. حضرت امام برای جلوگیری از این اتفاقات پیام 8 ماده ایی را صادر کردند و سعی کردند انحراف را از سرچشمه کنترل کنند.

انصاری در خاتمه اظهار کرد: امید است همه به راه و روش امام برگردیم که به نظر من تنها راه برون رفت از بحران کنونی کشور و مشکلات گریبان گیر، برگشت همه به آموزه های امام چه سیره عملی ایشان و چه نظریات فقهی و سیاسی و اخلاقی و تربیتی ایشان است.

. انتهای پیام /*