از آنجا که ماهیت و خاستگاه های فکری دو بلوک شرق و غرب بر مبنای ماتریالیسم و فسلفه اومانیسم قرار دارد و علی رغم جبهه گیری این دو بلوک در دوران جنگ سرد آنها به صورت ماهوی در تفکر فلسفی و جهان بینی اشتراکات زیادی داشتند که با جهان بینی توحیدی و آموزههای اسلامی به صورت مبنایی تباین و تضاد داشت و تفکر ماتریالیستی حاکم بر سیاستمدارن و دولتمردان و سردمداران این دو بلوک بر مبنای منافع ملی و تأمین آن حتی از طریق دست اندازی به منابع و دارایی های کشور های دیگر به قیمت حذف استقلال آنها تعریف می شد
امام خمینی از همان ابتدای نهضت و قیام پانزده خرداد 1342 به صراحت در مقابل عملکرد استعماری نظام سلطه جهان اعم از غرب لیبرال و شرق سوسیال به صراحت جبهه گیری نمودند و در فرازی از سخنان اعتراضی خود فرمودند:
«امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر.» (صحیفه امام، جلد 1، ص 420).
این روند نفی سلطه شرق و غرب از آغاز قیام امام تا پایان حیات همواره مورد تأکید آن حضرت بود، چنانچه در وصیت نامه سیاسی-الهی چنین توصیه میکنند:
« با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند، و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند، با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه، و با دست افراد خودِ ملتها، کشورها را به دام استثمار می کشانند. » (صحیفه امام، جلد 21، ص 420).
امام در توصیه دیگر خود در رابطه با ضرورت حفظ استقلال میفرمایند:
« باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین المللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید.
و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودیِ خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیده اند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس، و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب.» ( صحیفه امام، جلد 21، ص 417).