ممکن است برخی افراد با اصل این پرسش موافق نباشند. یعنی معتقد باشند نسل سوم بیش از نسل اول و دوم با امام خمینی(س) آشناست. دلایل آنها چنین است:
- صدا و سیما با برنامه های زیادی که تولید و پخش میکند از جمله در مناسبتهایی مانند پیروزی انقلاب و رحلت امام در سطح وسیع امام را به جامعه معرفی کرده است.
- مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) علاوه بر آثار امام خمینی(س) کتابهای زیادی که اهل نظر پیرامون بخشهایی از اندیشه و یا زندگی ایشان نوشته اند، چاپ و منتشر کرده است. علاوه بر آن فصل نامهی حضور به جامعه عرضه میشود. مجلات کودکان و خردسالان نیز توسط آن مؤسسه بیش از یک دهه کودکان و نوجوانان را با گوشه هایی از اندیشه های امام آشنا کرده است.
- در دانشگاهها درس وصیتنامهی امام و درس انقلاب اسلامی تدریس میشود و هر دانشجویی که این واحدها را میگذراند، با بخشهایی از اندیشه امام آشنا میگردد.
- فراوانی تعداد پایان نامه های دانشجویی که پیرامون ابعادی از اندیشهی امام است، نسبت به بسیاری از موضوعات دیگر حکایت از آن دارد که نسل فرهیخته با اندیشههای ایشان آشنا است.
- جهاد دانشگاهی تا چندی پیش در بیشتر دانشگاهای کشور همایش های زیادی برگزار کرده است و اساتید زیادی در آنها ابعادی از اندیشهی امام را به نسل جدید معرفی کردهاند.
- در نهادهای انقلاب مانند بسیج و سپاه، برگزاری اردوهای دانش آموزی و دانشجویی پیرامون آشنایی با اندیشه امام و انقلاب فراوان برگزار میشود.
- تشکیلات بسیار عظیمی به نام مؤسسهی امام خمینی(س) در قم فعالیت دارد و طلاب زیادی در آنجا مباحثی پیرامون مبانی فقهی و فلسفی امام را طرح میکنند.
- سازمان ارتباطات و وزارت امور خارجه نیز در خارج از کشور برای ایرانیان برنامههایی جهت معرفی امام داشته و دارد.
- بسیاری از روحانیون در مساجد و بسیج در بیشتر محلات، به مناسبتهایی از امام سخن میگویند. روزنامهها و مجلات هم کم و بیش در معرفی امام مطالبی به چاپ میرسانند. حتی در بعضی سررسیدها جملاتی از امام به مناسبهایی دیده میشود؛ درج برخی جملات از امام(س) در بیلبردها نیز در معرفی امام نقش دارند.
- طبق قانونی که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده است، هر تشکیلات دولتی که بخش فرهنگی دارد، باید درصدی از بودجه خود را صرف معرفی امام به مخاطبین خود نماید.
- اگر در سایتها نام امام خمینی(س) جستجو شود، تعداد یافتهها عددهای نجومی را نشان میدهد و همه این موارد دلالت میکند که امام خمینی باید برای نسل سوم خوب معرفی شده باشد.
به رغم این دلیلها و دلایل دیگری از این قبیل، با نظر سؤال کنندهی محترم هم عقیده هستیم که امام خمینی(س) برای اکثریت نسل سوم ناشناخته مانده است. زیرا یک نظرسنجی که در سال ۸۴ انجام شد که کار مشترکی بین مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی(ه) و دانشگاه بود، نشان داد که حتی نسل دانشگاهی که به طور موظف واحدهایی از درس انقلاب اسلامی، اندیشهی سیاسی امام و دست کم وصیتنامه را میگذرانند نه آن گونه که باید و شاید بلکه در حداقلی که مورد قبول باشد، نیز با اندیشهی امام خمینی(س) آشنایی ندارد.
اگر مصلحت اندیشی های سیاسی را کنار بگذاریم و با سؤال کننده محترم هم عقیده باشیم که نسل سوم به واقع با مبانی اندیشه ای امام خمینی به آن مقدار آشنایی ندارد که بتواند در فضای منظومهاندیشه ای امام(س) به تفکر و نوآوری بپردازد، آنگاه باید جمعی از اهل نظر این موضوع را آسیب شناسی کنند و علل اساسی آن را به رغم وجود امکانات بکار گرفته شدهی فوق بیابند. ولی برای آنکه این پرسش بیپاسخ نماند، علی الحساب به چند مورد اشاره میکنیم، البته با اذعان به آنکه موضوع تنها به مواردی که بر میشمریم خلاصه نمیشود:
- گاه فاصله های نجومی بین یک اندیشه با فرهنگ جاری در میان ملل چنان زیاد است که زمان میخواهد تا رشد فرهنگی جامعه فاصلهها را کم کند. چنانکه امیرالمؤمنین علی(ع) در زمان خود، هم شناخته ترین فرد و هم ناشناخته ترین بود. شناخته ترین از این حیث که به عنوان اولین مسلمان، داماد پیامبر(ص)، وصی او، امام اول شیعیان و حداقل در پنج سال آخر عمر خلیفهی رسولالله در قلمرو وسیع مسلمین بود. اما در عین حال مقامات وی آن زمان و سده های بعد ناشناختهتر از هم اکنون بوده است و به طور حتم آیندگان عظمت روحی و علمی امام علی(ع) را بیش از نسل ما درک خواهند کرد.
- اندیشه های بلند محتاج شارح است تا بیشتر شناخته شود. چنانکه وقتی بزرگانی شرح نهچ البلاغه، شرح دعای سحر، شرح مثنوی مولانا و شرح دیوان حافظ مینویسند، با خواندن شرح آنها به ظرایف بیشتری از عمق اندیشهی آن اندیشمندان پی میبریم. و حتی یک بیت مشهور با شرحی که توسط یک اهل فن بر آن نوشته شده، لطف بیشتری برای بارها شنیدن مییابد. با این وصف امام خمینی(س) تا کنون یا شارحان خوبی برای آثار خود نداشته و یا اگر شارحی در زمینه ای تخصص داشته و برای اهل تخصص گوشه هایی از مبانی اندیشه ای ایشان را شرح کرده است، زبان هنری برای عمومی کردن آن را نداشته و یا اگر این هم داشته، دستش را از رسانههای فراگیر کوتاه کردهاند.
- هر اندیشه ای آن گاه در میان اکثریت مردم عمومی میشود که با هنر چگونه مطرح کردن آن همراه باشد. اگر افرادی که فاقد هنر زبانی و بیانی باشند بخواهند اندیشهای را مطرح کنند چه بسا موجب پس زدن آن از سوی اکثریت جامعه شود. تا زمانی که امام خمینی(س) در قید حیات بودند، این هنر را داشتند که بخشهایی از افکار خود را به گونهای مطرح کنند که اکثریت نسل جوان عطش شنیدن و عمل به آن را داشته باشند. اما در حال حاضر این موقعیت نیست و شگفت تر آنکه اگر کسانی بخواهند با زبانی هنریتر اندیشه ایشان را به جامعه انتقال دهند، با مقاومتهای شدیدی هم روبرو خواهند شد.
- وجود مخالفین امام(س) و فعالیتهای مستمر آنان را نیز نباید از نظر دور داشت. مخالفین نیز طیف گستردهای را دربرمی گیرند. طیفی که میتوان آنها را دشمن دانست، دشمنانی که برخی از آنها امکانات فراوانی در اختیار دارند و طیفی که در زمینههایی به امام ارادت دارند اما در زمینه هایی به شدت با اندیشهی ایشان یا بیگانهاند یا مخالف. دشمنان خارجی با تحریف آشکار برخی سخنان امام(س) یا حتی ساختن طنز، عدهای را نسبت بهاندیشهی ایشان بدبین میکنند. اما آن دسته از ارادتمندانی که در یک ساحت امام را میستایند و در ساحتهای دیگر سعی میکنند که جامعه به آن نزدیک نشود، نیز کم نیستند. به عنوان مثال بسیاری از شاگردان اصولی و فقهی امام(س) با عرفان و فلسفه بیگانه اند و چون تصور میکنند اسلام در فقه اصطلاحی خلاصه شده، جنبههای فقهی امام را پررنگ میکنند و از مبانی فلسفی امام که موجب ارتقای اندیشه میشود و نیز از عرفان امام که شور میآفریند یا بیاطلاع اند یا کم اطلاع و گاه حتی آنچه در این زمینه میگویند، متناقض است با آنچه امام به آنها باور داشته است. بنابراین هنگامی که مخالفین فلسفه و عرفان که بیشتر افراد قشری هستند، امام را تنها در موضوعات مبتلابه خود معرفی میکنند، مخاطبین بالقوهی زیادی از دست میروند.
- سیاست زدگی و فراتر از آن، بد معرفی کردن امام به دلیل منافع فردی و حزبی، علت دیگریست که عطش نسل جدید را برای پیوند فکری و احساسی با امام نه تنها کم میکند بلکه گاهی موجب بدبینی نسل سوم نسبت بهاندیشه های ایشان نیز میشود و متأسفانه در این زمینه افرادی همچنان با نام امام(س) بهاندیشهی او لطمه وارد ساخته و میسازند و چون حاصل کار آنها با فطرت آدمی سازگار نیست، اندیشهی امام(س) در میان نسل جدید کم مخاطب میشود.
.
انتهای پیام /*